هنر هخامنشی برمبنای هنرهای اقوام تابعه و سنن هنری پیشین آغاز و به هنری ترکیبی تبدیل شد. به عنوان نمونه، هنر به کار رفته در تخت جمشید از هنر بابل، آشور، مصر و شهرهای یونانی آسیای صغیر اقتباس شده، ساختن عمارات روی بلندی ها یا تپه های مصنوعی و دادن پله ها از دو طرف و صورت سازی ها در درگاه ها و پله ها تقلید از آشور است، استفاده از خشت و آجر در ساخت دیوارها از بابل، پی عمارات و ستون ها و پله ها از سنگ است و به همین جهت به ستون ها و تعداد آن ها اهمیت زیاد دادند و این اقتباسی است از هی پوستیل معابد مصری که بعد از فتح مصر کردند. همچنین نفوذ هنر مصری در تزئینات بالای شاه نشین ها و درگاه ها نیز مشاهده می شود و نیز در مقابری که داریوش بزرگ و سایر شاهان هخامنشی در کوه کندند حجاری هایی یافته اند که به عقیدهٔ باستان شناسان شیوهٔ آن از معابد زیرزمینی مصری است که سال ها قبل از تشکیل هخامنشیان ساخته شده است اما به تناسب اختلاف مذهب در آن ها تغییرات اندکی وجود دارد. [ ۱]
هنر هخامنشی با وجود اقتباسات فراوان، خصایصی هم دارد. اول این که تناسبی بین شیوه های مختلف در موقع ترکیب آن ها ایجاد کردند. دوم عظمت و بزرگی بناها که در جهان کم نظیر است؛ و سوم کثرت تجمل و تزئینات عمارات است که دلیل آن این است که صنعتگران برای شاهان کار می کردند و صرفه جویی در هزینه ها نبوده است. [ ۲]
از سوی دیگر در آثار هنری این دوره کتیبه هایی مانند کتیبه های درگاه های سنگی و شال ستون های کاخ داریوش آپادانا و کتیبه های ظروف سیمین و زرین این عصر نیز نمایشگر هنری منسجم هستند. همچنین یک بشقاب سیمین موجود در موزهٔ رضا عباسی همراه دستوری که روی آن نوشته شده، به خوبی نحوهٔ صدور فرمان تولید اشیاء هنری و مکان استفاده از آن را در دربار هخامنشی دارد که نشان از هنری منسجم در این دوران دارد.
هنر هخامنشی نماد همهٔ هنرهای جهان باستان بود و طرح و هدف ها و هویت آن خرجی بود، و اجزاء آن از هنرهای مردم باتجربهٔ جهان کهن یعنی آشوریان، مصریان، اورارتوییان، بابلیان، لیدیان، ایونیان، هندوان، سکائیان و غیره گرفته شده بود. [ ۳]
بر اساس نوشته های هرودوت مورخ یونانی، مغان هخامنشی بدون همراهی ساز با نای سرودهای مذهبی می خواندند و از این نظر، مثل سرودخوانان بابلی و آشوری است. مسئولیت اجرای سرودهای مذهبی با موبدان بوده و به قول استرابون دانشمند یونانی این نغمه ها منحصر به مفاخر پهلوانی و مناجات با یزدان بوده است. هرودوت همچنین می نویسد:


این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفهنر هخامنشی با وجود اقتباسات فراوان، خصایصی هم دارد. اول این که تناسبی بین شیوه های مختلف در موقع ترکیب آن ها ایجاد کردند. دوم عظمت و بزرگی بناها که در جهان کم نظیر است؛ و سوم کثرت تجمل و تزئینات عمارات است که دلیل آن این است که صنعتگران برای شاهان کار می کردند و صرفه جویی در هزینه ها نبوده است. [ ۲]
از سوی دیگر در آثار هنری این دوره کتیبه هایی مانند کتیبه های درگاه های سنگی و شال ستون های کاخ داریوش آپادانا و کتیبه های ظروف سیمین و زرین این عصر نیز نمایشگر هنری منسجم هستند. همچنین یک بشقاب سیمین موجود در موزهٔ رضا عباسی همراه دستوری که روی آن نوشته شده، به خوبی نحوهٔ صدور فرمان تولید اشیاء هنری و مکان استفاده از آن را در دربار هخامنشی دارد که نشان از هنری منسجم در این دوران دارد.
هنر هخامنشی نماد همهٔ هنرهای جهان باستان بود و طرح و هدف ها و هویت آن خرجی بود، و اجزاء آن از هنرهای مردم باتجربهٔ جهان کهن یعنی آشوریان، مصریان، اورارتوییان، بابلیان، لیدیان، ایونیان، هندوان، سکائیان و غیره گرفته شده بود. [ ۳]
بر اساس نوشته های هرودوت مورخ یونانی، مغان هخامنشی بدون همراهی ساز با نای سرودهای مذهبی می خواندند و از این نظر، مثل سرودخوانان بابلی و آشوری است. مسئولیت اجرای سرودهای مذهبی با موبدان بوده و به قول استرابون دانشمند یونانی این نغمه ها منحصر به مفاخر پهلوانی و مناجات با یزدان بوده است. هرودوت همچنین می نویسد:



wiki: هنر هخامنشی