هنر خاکی

دانشنامه عمومی

هنر سرزمینی یا هنر زمینی یا هنر خاکی ( به انگلیسی: Land Art ) سبکی هنری است که از اواخر دهه ۱۹۶۰ و دهه ۱۹۷۰ برجسته شده است. این سبک با پرداختن به محیط طبیعی آثاری را با استفاده از مصالحی مانند سنگ، خاک و شاخهٔ درخت می سازد. این آثار می تواند یا در موزه و نگارخانه عرضه شده باشد یا در متن طبیعت و فضای باز همچون گودال، بیابان و کناره دریا.
عکس هنر خاکیعکس هنر خاکی
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

هنر خاکی (Land art)
جاده مارپیچ اثر رابرت اسمیتسون
(نیز مشهور به هنر زمینی؛ آثار زمینی) هر اثر هنری که در آن، به جای استفاده از زمین به صورت جایگاه اجرای یک اثر هنری، خودِ زمین به اثری هنری تبدیل می گردد؛ نیز گونه ای از هنر مدرن که در آن از مواد طبیعی، ازجمله سنگ و خاک، و کارماده های خام استفاده می کنند. در خلق هنر خاکی اغلب از فرآیند های طبیعی الهام می گیرند. هنر زمینی در دهۀ ۱۹۶۰ و اوایل دهۀ ۱۹۷۰ در امریکا شکوفا شد، و در نقاط دیگر نیز رواج یافت. در انگلستان اندی گلدزوورتی(۱۹۵۶ـ ) و ریچارد لانگ(۱۹۴۵ـ ) از نمایندگان شاخص این هنرند. هنرمندان این گونۀ هنری با تجاری شدن هنر مخالف بودند و دغدغۀ محیط زیست را داشتند. هنر آنان، از واکنش عمومیِ «بازگشت به خاک»، دربرابر شهری شدن و صنعتی شدنِ روستاها برخاسته بود. اصطلاح های هنر زمینی و آثار زمینی، معمولاً بر آثار بسیار بزرگی همچون اسکلۀ حلزونیاثر رابرت اسمیتسون، هنرمند امریکایی، اطلاق می شود؛ این اثر معبری از سنگ و خاک به طول ۴۵۰ متر در دریاچۀ نمکِ موسوم به گریت سالت لیکدر ایالت یوتااست. اسمیتسون آثار بسیار کوچک تری هم، ازجمله کپّه هایی از خاک و سنگ خلق کرد و در نگارخانه ها به نمایش گذاشت. او در حادثۀ سقوط هواپیما، هنگام وارسیِ هوایی یکی از آثار بزرگش جان سپرد. چنان که از این مورد برمی آید، پاره ای از آثار بزرگِ هنر خاکی فقط از فراز آسمان به خوبی دیده می شوند. منتقدان این ضرورت را ناقضِ هدف اولیۀ هنر خاکی می دانند، که هنر را نه مختص معدود افراد ثروتمند، بلکه از آنِ همگان می دانست؛ حال آن که تنها کسانی که هواپیما دارند یا از عهدۀ کرایۀ آن برمی آیند از امکان تماشای اصلِ آثار هنر خاکی برخوردارند. بسیاری از این آثار به دلیل ابعاد بزرگ و موقعیت مکانی شان فقط در عکس قابل عرضه اند. از روش ها و نمونه های دیگر، اثر نانسی هولتدرخور ذکر است، که سازه های غول پیکری مشابه بنای کلان سنگ استونهنجساخت؛ بنایی که در دوران باستان مطابق نظم نجومی ستارگان احداث شده بود. کریستو، هنرمند امریکاییِ زادۀ بلغارستان، را نیز گاه درشمار نمایندگان هنر خاکی قرار داده اند ولی آثار او که معمولاً بسته بندی اشیای طبیعی یا مصنوعی (گاه بسیار بزرگ همچون پل هایی در پاریس یا کل یک جزیره) را دربر می گیرد، شاید به قدری فردی باشد که در تعریف این هنر نگنجد. هنر خاکی هم زمان با انواع گویش های دیگر (ازجمله آرته پووراو هنر مفهومی) رواج یافت که قصدشان فاصله گرفتن از نخبه گرایی هنرِ مرسوم، با بهره گیری از مصالح بی ارزش بود.

پیشنهاد کاربران

بپرس