هَمیوت ( hamyūt ) : برابر اوستایی دیگر "هَمِستار" است!
"همیوت"، همستار ( واژگون، خلاف ) واژه پهلوی "همگون" است!
.
هم: در اینجا به معنی همراه نیست!
رو در روی هم ( فرانسوی: دوئل ) ، باهم، شاخ به شاخ، در برابر همدیگر ( همدیگه ) -
... [مشاهده متن کامل]
گلاویز شدن و جنگیدن باهم، سرشاخ شدن، زورآزمایی!
.
یوت ( yūt ) : خلاف، متضاد، برعکس
.
معنی: ناهمگون، ناهمسان، نامناسب، نابجا، ناشایست ( نَشاید ) -
در برابر، برخلاف، خلاف، وارونه، برعکس ( بالعکس ) ، باشگونه! -
مخالف، علیه، ضد، ناسازگار، ناهمراه، ناهمسو، پاد، هَمِستار!
.
پیشوندهای هَمیوت hamyut ( متضاد ) ساز:
1. پرَتی prati:
این پیشوند در زبان سانسکریت به کار می رفته است.
مانند: آکْهیا= پذیرفتن، قبول کردن >>> پرَتی آکهیا= رد ــ انکار ــ نفی کردن
2. پاد pād: این پیشوند، بیشتر در اوستا و پهلوی به کار می رفته است.
این پیشوند هم ارز anti و counter در زبان انگلیسی است.
مانند: پادزهر، پادتن، پادگویی، پاداش ( پاداشن! )
.
.
پیشوند هَمیوت ( متضاد ) را با پیشوندهای ویپَد ( نفی، انکار ) یکسان ندانید، مُشت نمونه خَروار پیشوند ویپَد ساز:
1. اَ ( a ) :
این پیشوند زبان پهلوی است که در پارسی امروز به کار نمی رود
مانند: اَئوش ( aush ) = بی مرگ، نامیرا، جاویدان
.
2. اَبی ( abi ) :
این پیشوند زبان پهلوی است که در پارسی امروز "بی" شده است
مانند: اَبی راه ( abi rāh ) = بی راه، منحرف، گمراه
.
3. اَپی ( api ) : ( سَنسکریت: اَپَ )
این پیشوند زبان پهلوی و گویش دیگری از اَبی است که در پارسی امروز "بی" شده است
مانند: اَپی بَر ( api bar ) = بی سود، بی فایده
.
4. اَسْر ( asr ) :
این پیشوند در زبان اوستایی به کار می رفته است
مانند: اَسْرَئوشَ ( asraōsha ) = نافرمانی
.
5. اَن ( an ) : اوستایی: اَنَ ( ana )
این پیشوند در زبان های پهلوی و اوستایی به کار می رفته که در پارسی امروزه به کار نمی رود
اوستایی: مانند: اَنَ ئِشَ ( ana esha ) = ناکام، ناموفق، شکست خورده، ناامید
پهلوی: مانند: اَن آبادان= ناآبادان، ویران
اَن آپیتان ( an āpitān ) = ناپاک، فاسد
.
6. اَوی ( avi ) :
این پیشوند در زبان اوستایی به کار می رفته و در زبان پهلوی "اَبی" شده است
مانند: اَوی توخَرِذَ ( avī tūxareza ) = بی خرد
.
7. بی ( bi ) : ( سنسکریت: وی )
مانند: بی نام، بی خرد، بی عقل، بی زبان، بیکار، بی گناه و. . .
.
8. ما ( mā ) :
این پیشوند در زبان اوستایی و پارسی باستان به کار می رفته است
مانند: اوستایی: ماذَ= نه این جا، اینجا نه
پارسی باستان: مااَجَمی یا = نیاید
.
9. نَه ( na ) :
این پیشوند در زبان اوستایی به کار می رفته که امروزه نیز به کار می رود
مانند: نَئِچی ( naechi ) = هیچ کس، هیچ چیز
پارسی امروز: نَخرید، نَگرفت، نَزَد، نَفَهم، نَدار و. . .
ــ نا ( nā ) : مانند: ناجوانمرد، ناخردمند، نارس، نازا، نادان، ناشناس، ناامید، ناچیز، ناکام، نابود، ناپدری، نامادری، ناتنی
ــ نِست ( nest ) : این پیشوند زبان پهلوی است که در پارسی امروز به کار نمی رود.
مانند: نِست موی: کچل، نیست مو - نِست پَرگیْه: بی پری
ــ نی ( ni ) : مانند: نیامد. این پیشوند امروزه "نه" خوانده می شود.
مانند: نگفت، نشنید، ندید، نه زن، نه مرد
ــ وی ( vi ) : پارسی امروز: بی
این پیشوند در سنسکریت به واتای ( معنی ) نبود یا عدم به کار می رفته است.
مانند: وی اَنتَرَ= نبود ماسینا ( عدم تشخیص )
"همیوت"، همستار ( واژگون، خلاف ) واژه پهلوی "همگون" است!
.
هم: در اینجا به معنی همراه نیست!
رو در روی هم ( فرانسوی: دوئل ) ، باهم، شاخ به شاخ، در برابر همدیگر ( همدیگه ) -
... [مشاهده متن کامل]
گلاویز شدن و جنگیدن باهم، سرشاخ شدن، زورآزمایی!
.
یوت ( yūt ) : خلاف، متضاد، برعکس
.
معنی: ناهمگون، ناهمسان، نامناسب، نابجا، ناشایست ( نَشاید ) -
در برابر، برخلاف، خلاف، وارونه، برعکس ( بالعکس ) ، باشگونه! -
مخالف، علیه، ضد، ناسازگار، ناهمراه، ناهمسو، پاد، هَمِستار!
.
پیشوندهای هَمیوت hamyut ( متضاد ) ساز:
1. پرَتی prati:
این پیشوند در زبان سانسکریت به کار می رفته است.
مانند: آکْهیا= پذیرفتن، قبول کردن >>> پرَتی آکهیا= رد ــ انکار ــ نفی کردن
2. پاد pād: این پیشوند، بیشتر در اوستا و پهلوی به کار می رفته است.
این پیشوند هم ارز anti و counter در زبان انگلیسی است.
مانند: پادزهر، پادتن، پادگویی، پاداش ( پاداشن! )
.
.
پیشوند هَمیوت ( متضاد ) را با پیشوندهای ویپَد ( نفی، انکار ) یکسان ندانید، مُشت نمونه خَروار پیشوند ویپَد ساز:
1. اَ ( a ) :
این پیشوند زبان پهلوی است که در پارسی امروز به کار نمی رود
مانند: اَئوش ( aush ) = بی مرگ، نامیرا، جاویدان
.
2. اَبی ( abi ) :
این پیشوند زبان پهلوی است که در پارسی امروز "بی" شده است
مانند: اَبی راه ( abi rāh ) = بی راه، منحرف، گمراه
.
3. اَپی ( api ) : ( سَنسکریت: اَپَ )
این پیشوند زبان پهلوی و گویش دیگری از اَبی است که در پارسی امروز "بی" شده است
مانند: اَپی بَر ( api bar ) = بی سود، بی فایده
.
4. اَسْر ( asr ) :
این پیشوند در زبان اوستایی به کار می رفته است
مانند: اَسْرَئوشَ ( asraōsha ) = نافرمانی
.
5. اَن ( an ) : اوستایی: اَنَ ( ana )
این پیشوند در زبان های پهلوی و اوستایی به کار می رفته که در پارسی امروزه به کار نمی رود
اوستایی: مانند: اَنَ ئِشَ ( ana esha ) = ناکام، ناموفق، شکست خورده، ناامید
پهلوی: مانند: اَن آبادان= ناآبادان، ویران
اَن آپیتان ( an āpitān ) = ناپاک، فاسد
.
6. اَوی ( avi ) :
این پیشوند در زبان اوستایی به کار می رفته و در زبان پهلوی "اَبی" شده است
مانند: اَوی توخَرِذَ ( avī tūxareza ) = بی خرد
.
7. بی ( bi ) : ( سنسکریت: وی )
مانند: بی نام، بی خرد، بی عقل، بی زبان، بیکار، بی گناه و. . .
.
8. ما ( mā ) :
این پیشوند در زبان اوستایی و پارسی باستان به کار می رفته است
مانند: اوستایی: ماذَ= نه این جا، اینجا نه
پارسی باستان: مااَجَمی یا = نیاید
.
9. نَه ( na ) :
این پیشوند در زبان اوستایی به کار می رفته که امروزه نیز به کار می رود
مانند: نَئِچی ( naechi ) = هیچ کس، هیچ چیز
پارسی امروز: نَخرید، نَگرفت، نَزَد، نَفَهم، نَدار و. . .
ــ نا ( nā ) : مانند: ناجوانمرد، ناخردمند، نارس، نازا، نادان، ناشناس، ناامید، ناچیز، ناکام، نابود، ناپدری، نامادری، ناتنی
ــ نِست ( nest ) : این پیشوند زبان پهلوی است که در پارسی امروز به کار نمی رود.
مانند: نِست موی: کچل، نیست مو - نِست پَرگیْه: بی پری
ــ نی ( ni ) : مانند: نیامد. این پیشوند امروزه "نه" خوانده می شود.
مانند: نگفت، نشنید، ندید، نه زن، نه مرد
ــ وی ( vi ) : پارسی امروز: بی
این پیشوند در سنسکریت به واتای ( معنی ) نبود یا عدم به کار می رفته است.
مانند: وی اَنتَرَ= نبود ماسینا ( عدم تشخیص )