همهمه کردن


معنی انگلیسی:
din, hoot, to uproar

فرهنگ فارسی

(مصدر ) صداهای در هم وبر هم ایجاد کردن.

مترادف ها

hum (فعل)
صدا کردن، فریب دادن، وزوز کردن، زمزمه کردن، همهمه کردن، در فعالیت بودن

فارسی به عربی

دندنة

پیشنهاد کاربران