دیکشنری
مترجم
بپرس
همهمه کردن
معنی انگلیسی
:
din
,
hoot
,
to uproar
دنبال کنید
فرهنگ فارسی
(مصدر ) صداهای در هم وبر هم ایجاد کردن.
مترادف ها
hum
(فعل)
صدا کردن، فریب دادن، وزوز کردن، زمزمه کردن، همهمه کردن، در فعالیت بودن
فارسی به عربی
دندنة
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها