همه چیز روبه راه است ( به فرانسوی: Tout Va Bien ) فیلمی ساخته ژان - لوک گدار و ژان - پیر گورین، با بازی ایو مونتان و جین فوندا، محصول سال ۱۹۷۲ است.
فیلم همه چیز روبه راه است با کلوزآپی از یک مرد شروع می شود که چکی را در وجه یک شرکت فیلم سازی امضا می کند. چند چک دیگر یکی پس از دیگری امضا می شوند. صدای زنانه ای می گوید: «اگه از ستاره استفاده کنی، مردم بهت پول می دن. » و پس از آن نام دو ستاره سینما، جین فوندا و ایو مونتان روی تصویر ظاهر می شود. در صحنه بعدی این زوج عاشق را می بینیم که در ساحلی قدم می زنند. صحنه بعد با هم دعوا می کنند. صدای زنانه دوباره شنیده می شود: «این به درد نمی خورد باید نشان بدهی جامعه چطور آن ها را به چیزی که هستند تبدیل می کند. » بقیه فیلم تلاشی برای پاسخ دادن به این پرسش است. جین فوندا نقش یک ژورنالیست آمریکایی را دارد که قرار است درباره سیاست و فرهنگ در فرانسه گزارشی بنویسد. مونتان نقش فیلم سازی ناموفق را بازی می کند. او زمانی فیلمنامه نویس موج نوی فرانسه بوده اما نتوانسته است به کارش ادامه دهد و حالا فیلم های تبلیغاتی می سازد. فوندا و مونتان به طور تصادفی در دفتر رئیس یک کارخانه هستند که اعتصاب کارگری رخ می دهد. ابتدا قرار است اعتصاب موقتی باشد اما کنترل اوضاع از دست اتحادیه خارج می شود و کارگران شورش می کنند. رئیس کارخانه، ژورنالیست و فیلم ساز در دفتر رئیس زندانی می شوند. در این مدت کارگران، رو به دوربین، از کارشان، حقوق پایینشان و زندگی شان حرف می زنند. آن ها رئیس، حزبهای چپ و اتحادیه را محکوم می کنند. رئیس هم رو به دوربین از وضعیت بازار می گوید و از کارش دفاع می کند. مونتان از وضع سینما می گوید. به نظر او ساختن فیلم سیاسی مشکل است و فیلم تبلیغاتی کار شرافتمندانه تری است. به زودی معلوم می شود چرا او تا این حد ناامید است و چرا فوندا از او دل کنده است. فوندا هم در تنظیم گزارشش ناتوان است. او نه از سیاست و نه از فرهنگ فرانسه سردرنمی آورد. بارها و بارها گزارشش را ضبط می کند اما پس از چند جمله، از ادامه کار بازمی ماند.
... [مشاهده متن کامل]
پس از مه ۱۹۶۸ دوره اول فیلم سازی گدار که با نوآوری های فراوانی همراه بود، نیز پایان یافت. طی ۵ سال بعد، او به گروه ژیگا ورتوف ( مستندسازی که هم از سینمای تجاری آمریکا بیزار بود و هم از سینمای شوروی که با سرگی آیزنشتاین شناخته می شد ) پیوست و به تنهایی یا با همکاری ژان - پیر گورین، فعال دانشجویی سابق، کوشید سینما را بار دیگر اختراع کند. فیلم همه چیز روبه راه است با این هدف ساخته شد که «جنگ طبقاتی در فرانسه را چهار سال پس از مه ۱۹۶۸ بررسی کند. » فیلم با این جمله آغاز می شود: «اگه از ستاره استفاده کنی، مردم بهت پول می دن. » و در واقع نیز به لطف حضور ایو مونتان و جین فوندا شرکت گومون حاضر شد هزینه تولید فیلم را بپردازد، حتی پارامونت نیز زمانی برای تهیه فیلم ابراز آمادگی کرده بود. فوندا و مونتان که هر دو گرایش چپ داشتند، پذیرفتند درصدی از سود فیلم را به جای دستمزد بگیرند. فوندا، در ابتدا، برای بازی در این فیلم تردید داشت. او به عنوان فمنیست رادیکال ترجیح می داد با فیلم سازان زن کار کند اما در نهایت گورین او را برای بازی در این فیلم مجاب کرد.
فیلم همه چیز روبه راه است با کلوزآپی از یک مرد شروع می شود که چکی را در وجه یک شرکت فیلم سازی امضا می کند. چند چک دیگر یکی پس از دیگری امضا می شوند. صدای زنانه ای می گوید: «اگه از ستاره استفاده کنی، مردم بهت پول می دن. » و پس از آن نام دو ستاره سینما، جین فوندا و ایو مونتان روی تصویر ظاهر می شود. در صحنه بعدی این زوج عاشق را می بینیم که در ساحلی قدم می زنند. صحنه بعد با هم دعوا می کنند. صدای زنانه دوباره شنیده می شود: «این به درد نمی خورد باید نشان بدهی جامعه چطور آن ها را به چیزی که هستند تبدیل می کند. » بقیه فیلم تلاشی برای پاسخ دادن به این پرسش است. جین فوندا نقش یک ژورنالیست آمریکایی را دارد که قرار است درباره سیاست و فرهنگ در فرانسه گزارشی بنویسد. مونتان نقش فیلم سازی ناموفق را بازی می کند. او زمانی فیلمنامه نویس موج نوی فرانسه بوده اما نتوانسته است به کارش ادامه دهد و حالا فیلم های تبلیغاتی می سازد. فوندا و مونتان به طور تصادفی در دفتر رئیس یک کارخانه هستند که اعتصاب کارگری رخ می دهد. ابتدا قرار است اعتصاب موقتی باشد اما کنترل اوضاع از دست اتحادیه خارج می شود و کارگران شورش می کنند. رئیس کارخانه، ژورنالیست و فیلم ساز در دفتر رئیس زندانی می شوند. در این مدت کارگران، رو به دوربین، از کارشان، حقوق پایینشان و زندگی شان حرف می زنند. آن ها رئیس، حزبهای چپ و اتحادیه را محکوم می کنند. رئیس هم رو به دوربین از وضعیت بازار می گوید و از کارش دفاع می کند. مونتان از وضع سینما می گوید. به نظر او ساختن فیلم سیاسی مشکل است و فیلم تبلیغاتی کار شرافتمندانه تری است. به زودی معلوم می شود چرا او تا این حد ناامید است و چرا فوندا از او دل کنده است. فوندا هم در تنظیم گزارشش ناتوان است. او نه از سیاست و نه از فرهنگ فرانسه سردرنمی آورد. بارها و بارها گزارشش را ضبط می کند اما پس از چند جمله، از ادامه کار بازمی ماند.
... [مشاهده متن کامل]
پس از مه ۱۹۶۸ دوره اول فیلم سازی گدار که با نوآوری های فراوانی همراه بود، نیز پایان یافت. طی ۵ سال بعد، او به گروه ژیگا ورتوف ( مستندسازی که هم از سینمای تجاری آمریکا بیزار بود و هم از سینمای شوروی که با سرگی آیزنشتاین شناخته می شد ) پیوست و به تنهایی یا با همکاری ژان - پیر گورین، فعال دانشجویی سابق، کوشید سینما را بار دیگر اختراع کند. فیلم همه چیز روبه راه است با این هدف ساخته شد که «جنگ طبقاتی در فرانسه را چهار سال پس از مه ۱۹۶۸ بررسی کند. » فیلم با این جمله آغاز می شود: «اگه از ستاره استفاده کنی، مردم بهت پول می دن. » و در واقع نیز به لطف حضور ایو مونتان و جین فوندا شرکت گومون حاضر شد هزینه تولید فیلم را بپردازد، حتی پارامونت نیز زمانی برای تهیه فیلم ابراز آمادگی کرده بود. فوندا و مونتان که هر دو گرایش چپ داشتند، پذیرفتند درصدی از سود فیلم را به جای دستمزد بگیرند. فوندا، در ابتدا، برای بازی در این فیلم تردید داشت. او به عنوان فمنیست رادیکال ترجیح می داد با فیلم سازان زن کار کند اما در نهایت گورین او را برای بازی در این فیلم مجاب کرد.