همه پرسی انحلال هفدهمین دورهٔ مجلس شورای ملی در تاریخ ۱۲ مرداد ۱۳۳۲ در تهران و ۱۹ مرداد در سراسر کشور برگزار شد.
محمد مصدق نخست وزیر وقت این همه پرسی را برگزار کرد. انحلال مجلس هفدهم ۲۵ مرداد اعلام شد، ولی شاه با انحلال مجلس موافقت نکرد و فرمان انحلال را چهار ماه پس از کودتا در ۲۸ آذر ۱۳۳۲ صادر نمود.
... [مشاهده متن کامل]
مصدق پس از نخست وزیری در پی کودتا بود. او می خواست قانون انتخابات را به نفع خود تغییر دهد.
در مجلس شانزدهم نفت ملی شد و فرصت به قانون انتخابات نرسید. برای همین انتخابات مجلس هفدهم با قانون پیش برگزار شد.
در انتخابات مجلس شورای ملی هفدهم سال ۱۳۳۰، جبههٔ ملی توانست هر ۱۲ کرسی تهران و در سراسر کشور ۳۰ نمایندهٔ مستقیم یا غیرمستقیم به دست آورد. انتخابات ( که بایست برای ۱۳۶ کرسی برگزار شود ) پس از رسیدن به ۷۹ کرسی متوقف شد. پس ۴۹ نمایندهٔ دیگر که از شهرهای دیگر و روستاها بودند حامیان دربار و کشور بودند.
حدود ۱۰ نماینده محافظه کار بودند و حدود ۲۵–۳۰تای دیگر عضو حزب باد بودند که به اینور گراییدند.
علت توقف انتخابات در حد ۸۰ نماینده این بود که مصدق می خواست به دادگاه لاهه رود و می ترسید دیگر نمایندگان را با اعمال نفوذ روی کار آورند و فرمان ایست انتخابات را داد و کمینهٔ نمایندگان به مجلس راه یافتند.
نبود مشروطیت مناسب در نظام و نظارت دقیق بر قانون شکنی های مصدق به ویژه در شهرهای کوچک و روستاها این اختلاف فاحش با تهران را می تواند توجیه کند.
مصدق خواستار کامل آزاد برگزار شدن انتخابات بود، ولی این باعث شد دست ارتش و محافظه کاران برای جلوگیری از تقلب مصدق در استان ها بازماند.
همین استدلال برایش کافی بود که ادعا کند آزادی در انتخابات وجود نداشته است و در حالی که گروه های سیاسی از این انتخابات اعلام نارضایتی می کردند. نخست وزیر ایران نادرست بودن انتخابات را اعلام کرد. او در بالاترین مقام اجرایی کشور ادعا کرد که حاضر نبوده پیش از اصلاح قانون انتخابات، اقدام به برگزاری انتخابات دورهٔ هفدهم مجلس نماید، اما برای جلوگیری از فترت ناچار شد با همان قانون ناقص عمل کند و با همهٔ تلاشی که به کار برد، آن گونه که انتظار می رفت توفیقی حاصل نشد.
او شروع به توطئه گسترده ای در عرصه هایی گوناگون کرد. مصدق برای این توطئه از مجلس می خواست که اختیارهایی فراقانونی به وی دهد. وی که با تصویب طرح هایی دنبال کاهش نفوذ درباریان در امور بود و هیئت دولت را از ملیگرایان تهی کرده بود، با حامیان مذهبیش به رهبری آیت الله کاشانی نیز به مشکل خورده بود، او چندین وزارت خانه را به غیرمذهبیان و حتی ضد روحانیان داده بود.
محمد مصدق نخست وزیر وقت این همه پرسی را برگزار کرد. انحلال مجلس هفدهم ۲۵ مرداد اعلام شد، ولی شاه با انحلال مجلس موافقت نکرد و فرمان انحلال را چهار ماه پس از کودتا در ۲۸ آذر ۱۳۳۲ صادر نمود.
... [مشاهده متن کامل]
مصدق پس از نخست وزیری در پی کودتا بود. او می خواست قانون انتخابات را به نفع خود تغییر دهد.
در مجلس شانزدهم نفت ملی شد و فرصت به قانون انتخابات نرسید. برای همین انتخابات مجلس هفدهم با قانون پیش برگزار شد.
در انتخابات مجلس شورای ملی هفدهم سال ۱۳۳۰، جبههٔ ملی توانست هر ۱۲ کرسی تهران و در سراسر کشور ۳۰ نمایندهٔ مستقیم یا غیرمستقیم به دست آورد. انتخابات ( که بایست برای ۱۳۶ کرسی برگزار شود ) پس از رسیدن به ۷۹ کرسی متوقف شد. پس ۴۹ نمایندهٔ دیگر که از شهرهای دیگر و روستاها بودند حامیان دربار و کشور بودند.
حدود ۱۰ نماینده محافظه کار بودند و حدود ۲۵–۳۰تای دیگر عضو حزب باد بودند که به اینور گراییدند.
علت توقف انتخابات در حد ۸۰ نماینده این بود که مصدق می خواست به دادگاه لاهه رود و می ترسید دیگر نمایندگان را با اعمال نفوذ روی کار آورند و فرمان ایست انتخابات را داد و کمینهٔ نمایندگان به مجلس راه یافتند.
نبود مشروطیت مناسب در نظام و نظارت دقیق بر قانون شکنی های مصدق به ویژه در شهرهای کوچک و روستاها این اختلاف فاحش با تهران را می تواند توجیه کند.
مصدق خواستار کامل آزاد برگزار شدن انتخابات بود، ولی این باعث شد دست ارتش و محافظه کاران برای جلوگیری از تقلب مصدق در استان ها بازماند.
همین استدلال برایش کافی بود که ادعا کند آزادی در انتخابات وجود نداشته است و در حالی که گروه های سیاسی از این انتخابات اعلام نارضایتی می کردند. نخست وزیر ایران نادرست بودن انتخابات را اعلام کرد. او در بالاترین مقام اجرایی کشور ادعا کرد که حاضر نبوده پیش از اصلاح قانون انتخابات، اقدام به برگزاری انتخابات دورهٔ هفدهم مجلس نماید، اما برای جلوگیری از فترت ناچار شد با همان قانون ناقص عمل کند و با همهٔ تلاشی که به کار برد، آن گونه که انتظار می رفت توفیقی حاصل نشد.
او شروع به توطئه گسترده ای در عرصه هایی گوناگون کرد. مصدق برای این توطئه از مجلس می خواست که اختیارهایی فراقانونی به وی دهد. وی که با تصویب طرح هایی دنبال کاهش نفوذ درباریان در امور بود و هیئت دولت را از ملیگرایان تهی کرده بود، با حامیان مذهبیش به رهبری آیت الله کاشانی نیز به مشکل خورده بود، او چندین وزارت خانه را به غیرمذهبیان و حتی ضد روحانیان داده بود.