همشهری کِین یا شهروند کین ( به انگلیسی: Citizen Kane ) فیلمی در سبک درام معمایی به کارگردانی اورسن ولز و محصول سال ۱۹۴۱ کمپانی آر. ک. ئو آمریکا است. همشهری کین در نه رشته نامزد جایزه اسکار شد که در نهایت برندهٔ جایزه اسکار بهترین فیلم نامه غیراقتباسی برای هرمن جی. منکویتس و اورسن ولز شد. این فیلم به انتخاب بنیاد فیلم آمریکا بهترین فیلم تاریخ سینما می باشد.
زمانیکه چارلز فاستر کین، غول ثروتمند روزنامه دار، می میرد، تنها یک کلمه می گوید: «غنچهٔ رز».
تهیه کننده فیلم مستند زندگی کین از گزارشگر تامسون می خواهد تا دربارهٔ زندگی و شخصیت کین تحقیق کند و به ویژه معنای کلمه آخر پیش از مرگش را کشف کند. تامسون با دوستان و بستگان کین مصاحبه می کند و داستان کین در رشته ای از گذشته نما ( فلاش بک ) شکل می گیرد. ابتدا او به همسر دوم کین سوزان الکساندر مراجعه می کند. اما او که از حال مساعدی برخوردار نیست…. همشهری کین روایت برگشتن انسان ها به دنیای معنوی کودکانه شان و پوچی مادیات است.
در عمارتی به نام زانادو، بخشی از یک ملک وسیع در فلوریدا، چارلز فاستر کین مسن در بستر مرگ است. او در حالی که گویی برفی در دست دارد، کلمهٔ غنچهٔ رز را بر زبان می آورد و از دنیا می رود. یک آگهی ترحیم در روزنامه ای، داستان زندگی کین، روزنامه دار بسیار ثروتمند و بزرگ را بازگو می کند. مرگ کین به خبری پر سروصدا در سراسر جهان تبدیل می شود و تهیه کنندهٔ روزنامه ای، گزارشگری به نام جری تامسون را مأمور می کند تا معنای «غنچهٔ رز» را کشف کند.
تامسون قصد دارد تا با دوستان و همکاران کین مصاحبه کند. او سعی می کند تا به همسر دوم او سوزان الکساندر کین که اکنون الکلی شده و باشگاه شبانهٔ خود را اداره می کند، نزدیک شود، اما او از صحبت کردن با او امتناع می کند. تامپسون به آرشیو خصوصی بانکدار فقید والتر پارک تاچر می رود. تامپسون از طریق خاطرات مکتوب تاچر، دربارهٔ چگونگی سربرآوردن کین از یک مهمانخانه در کلرادو و کاهش ثروت شخصی اش خبردار می شود.
در سال ۱۸۷۱، طلایی از طریق سند معدن کاری متعلق به مادر کین، مری کین، کشف شد. او تاچر را استخدام کرد تا مسئولیت آموزش کین و قیمومیت او را بر عهده بگیرد. در حالی که والدین و تاچر هماهنگی ها را داخل پانسیون انجام می دادند، کین جوان با خوشحالی در بیرون با یک سورتمه در برف بازی می کرد. وقتی والدین کین او را به تاچر معرفی کردند، پسرک با سورتمه خود به تاچر ضربه زده و سعی کرد فرار کند.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفزمانیکه چارلز فاستر کین، غول ثروتمند روزنامه دار، می میرد، تنها یک کلمه می گوید: «غنچهٔ رز».
تهیه کننده فیلم مستند زندگی کین از گزارشگر تامسون می خواهد تا دربارهٔ زندگی و شخصیت کین تحقیق کند و به ویژه معنای کلمه آخر پیش از مرگش را کشف کند. تامسون با دوستان و بستگان کین مصاحبه می کند و داستان کین در رشته ای از گذشته نما ( فلاش بک ) شکل می گیرد. ابتدا او به همسر دوم کین سوزان الکساندر مراجعه می کند. اما او که از حال مساعدی برخوردار نیست…. همشهری کین روایت برگشتن انسان ها به دنیای معنوی کودکانه شان و پوچی مادیات است.
در عمارتی به نام زانادو، بخشی از یک ملک وسیع در فلوریدا، چارلز فاستر کین مسن در بستر مرگ است. او در حالی که گویی برفی در دست دارد، کلمهٔ غنچهٔ رز را بر زبان می آورد و از دنیا می رود. یک آگهی ترحیم در روزنامه ای، داستان زندگی کین، روزنامه دار بسیار ثروتمند و بزرگ را بازگو می کند. مرگ کین به خبری پر سروصدا در سراسر جهان تبدیل می شود و تهیه کنندهٔ روزنامه ای، گزارشگری به نام جری تامسون را مأمور می کند تا معنای «غنچهٔ رز» را کشف کند.
تامسون قصد دارد تا با دوستان و همکاران کین مصاحبه کند. او سعی می کند تا به همسر دوم او سوزان الکساندر کین که اکنون الکلی شده و باشگاه شبانهٔ خود را اداره می کند، نزدیک شود، اما او از صحبت کردن با او امتناع می کند. تامپسون به آرشیو خصوصی بانکدار فقید والتر پارک تاچر می رود. تامپسون از طریق خاطرات مکتوب تاچر، دربارهٔ چگونگی سربرآوردن کین از یک مهمانخانه در کلرادو و کاهش ثروت شخصی اش خبردار می شود.
در سال ۱۸۷۱، طلایی از طریق سند معدن کاری متعلق به مادر کین، مری کین، کشف شد. او تاچر را استخدام کرد تا مسئولیت آموزش کین و قیمومیت او را بر عهده بگیرد. در حالی که والدین و تاچر هماهنگی ها را داخل پانسیون انجام می دادند، کین جوان با خوشحالی در بیرون با یک سورتمه در برف بازی می کرد. وقتی والدین کین او را به تاچر معرفی کردند، پسرک با سورتمه خود به تاچر ضربه زده و سعی کرد فرار کند.
wiki: همشهری کین