همسفر

/hamsafar/

برابر پارسی: همراه رهنوردی

معنی انگلیسی:
fellow-traveller, companion

لغت نامه دهخدا

هم سفر. [ هََ س َ ف َ ] ( ص مرکب )رفیق راه. کسی که با دیگری به سفر رود :
هم سفرانش سپر انداختند
بال شکستند و پپرداختند.
نظامی.
هم سفران جاهل و من نوسفر
غربتم از بی کسیم تلخ تر.
نظامی.
ثابت این راه مقیمی بود
هم سفر خضر کلیمی بود.
نظامی.
بود سوداگر توانایی
هم سفر با حکیم دانایی.
مکتبی.
- همسفران جاهل ؛کنایه از نفس و قالب آدمی است که روح و جسد باشد. ( برهان ).

فرهنگ عمید

دو یا چند تن که با هم سفر کنند.

واژه نامه بختیاریکا

هم پا

دانشنامه عمومی

همسفر (فیلم ۲۰۱۹). همسفر ( به تلگو: Majili ) یا بخشی از یک سفر ( به انگلیسی: A part of a journey ) فیلمی هندی محصول سال ۲۰۱۹ و به کارگردانی شیوا نیروانا است. در این فیلم بازیگرانی همچون نگا چایتانیا، سامانتا روت پرابو، دیویانشا کایوشک و آتول کولکارنی ایفای نقش کرده اند.
عکس همسفر (فیلم ۲۰۱۹)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

مترادف ها

outfit (اسم)
ساز، ساز و برگ، گروه، همسفر، توشه، بنه سفر، تجهیز، لوازم فنی

fellow traveler (اسم)
همسفر

فارسی به عربی

زی

پیشنهاد کاربران

همسفر عنوان فیلم سینمایی ایرانی به کارگردانی و نویسندگی مسعود اسداللهی محصول سال ۱۳۵۴ است.
مردی، که رئیس شرکتی است، عاطفه را اغفال کرده، اما حاضر به ازدواج با او نیست. مراسم ازدواج عاطفه با جوانی دیگر به هم می خورَد و او که اختلال حواس پیدا کرده، تصمیم می گیرد از خانهٔ پدری اش ( غلامحسین ) بگریزد. جوان جلنبری به نام علی و دایی رستم به قصد سرقت وارد خانهٔ غلامحسین می شوند. دایی رستم به دام می افتد و غلامحسین درصدد برمی آید که عاطفه را برای حفظ آبرو به مدت یک هفته به عقد دایی رستم درآورَد. عاطفه برای یافتن رئیس شرکت به شمال می رود و علی و دایی رستم مأمور می شوند تا در ازای هفتاد هزار تومان او را به خانهٔ پدر بازگردانند. علی عاطفه را می یابد و عاطفه، وقتی که بار دیگر از طرف رئیس شرکت رانده می شود، به قصد خودکشی می گریزد. علی او را تعقیب می کند و مانعش می شود. آن دو، بعد از ماجراهایی، در طول سفر به هم علاقه مند می شوند. علی عاطفه را به غلامحسین تحویل می دهد و پاداش خود را می گیرد. غلامحسین تصمیم می گیرد دخترش را به لندن بفرستد؛ اما علی به فرودگاه می رود و عاطفه با او همراه می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

• بهروز وثوقی
• گوگوش
• حمیده خیرآبادی
• رضا کرم رضایی
• اصغر سمسارزاده
• گرشا رئوفی
• احمد معینی
• مجید مظفری
• نعمت الله گرجی
• فهیمه آموزنده

همسفر
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/همسفر_(فیلم_۱۳۵۴)
رفیق ره یا راه ؛ همراه. همسفر. همراه سفر. یار سفر. ( یادداشت مؤلف ) :
خدای را مددی ای رفیق راه که من
به کوی میکده دیگر علم برافرازم.
حافظ.
travel companion
travel buddy
همسفر تنها نرو بزار تا باهم بریم
fellow passenger
همراه و همدم
اى همسفرم، بیا در برم
بستان هدیه ى که آوردم
زنهار که شکوه سر دهى
از روى سرى درنیایى
شفیق الله مصلح

بپرس