همسر یعقوب

جدول کلمات

لیا

پیشنهاد کاربران

راحول
Lea و Rahel با تلفظ های لیا و راهل هردو خواهر بوده و دختر Laban با تلفظ لابان دائی جاکوب ( یعقوب ) و هردو همسر وی بوده اند و زبان آنان آرامی بوده است. راهل مادر دو پسر آخر یعقوب یعنی یوسف ( گم گشته ) و بنیامین بوده است. Rahel به زبان فارسی - آرامی دو معنا دارد ؛ یکی راهِ ایل و دیگری راهِ اِل . پسوند el دو تلفظ دارد ؛ یکی ایل و دیگری اِل که در زبان آرامی مخفف eli می باشد یعنی خدا. در زبان آرامی elah با تلفظ اِله معادل اِلی می باشد. یکی از عباراتی که ایسا مسیح روی صلیب بر سر زبان جاری نموده به شکل زیر بوده است : eli eli الی الی چرا مرا تنها گذاشتی. نام Lea با تلفظ اصلی " لی آ " هم مخفف عبارت فارسی - آرامی زیر می باشد : آمده از لی یعنی خدا داده. در این نام پیشوند le بیان محلی همان eli می باشد و مخفف elia با تلفظ " الی آ " بوده است. Jakob با تلفظ اصلی و ریشه ای جاکوب به معنای تعقیب کننده نمی باشد بلکه کوبنده جا و آنهم دو معنا دارد ؛ یکی صاف و هموار نمودن جای چادر در زندگی ایلیاتی که گلیم پهن شده روی آن جا از پستی و بلندی برخوردار نباشد و دیگری به معنای قصب کننده جای موروثی برادر دوقلو و چند دقیقه بزرگتر از خود یعنی Isau با تلفظ ایساو ( عربی : عیسو ) به معنای آب ایستا یا جاری نشده. Isaak با تلفظ اصلی و ریشه ای ایسا اَک ( عربی : اسحاق ) که فرزند دوم آبراهام ( عربی: ابراهیم ) بوده است به معنای آنکه می خندد نبوده است بلکه به معنای ایسای کوچک. Abraham با تلفظ آبراهام که پدر بزرگ اقوام یهود و عرب محسوب می شود، به معنای پدر اقوام نبوده است بلکه از سه کلمه فارسی زیر ساخته شده است:
...
[مشاهده متن کامل]

آب راه ام و از دیدگاه والدین سومری و فارسی زبان وی ( معمولا از دیدگاه پدر در فرهنگ های پدر سالار ) به معنای توشه آشامیدنی و یا روشنایی راهِ من. Noah با تلفظ نو آه ( عربی : نوح ) جد دور دست قوم سامی عاد ( از رشته سام یکی از فرزندان وی و اقوام یهود و عرب از طریق فرزندان دیگر وی ) به زبان فارسی سومری به معنای آه یا دَم نو بوده است در مقایسه با دَم قدیمی و کهنه آدم. نام Ismael با تلفظ ایسما ایل ( عربی : اسماعیل ) فرزند آبراهام و کنیز مصری یعنی هاجر از دیدگاه آنان به زبان فارسی سومری به معنای زیر بوده است : این است ایل ما. نام Isa با تلفظ ایسا ( عربی : عیسی ) به زبان فارسی مخفف عبارت " این سا " به معنای شبیه یا مثل و مانند این ، می باشد و ضمیر دوم شخص " این " اشاره به کلیه موجودات زنده و غیر زنده دارد. Mose یا Mosa با تلفظ های موسه و موسا ( عربی: موسی ) به معنای شبیه یا مثل و مانند مو یا درخت انگور و یا موی سر ( لاغر اندام یا به زیبایی مو ) . حال به عنوان ایرانی از خود می پرسم که این نام های فارسی از طرف خداوند متعال و به امر وی و از آسمان و در قالب وحی و از طرق جبرئیل به گوش سر مبارک پیامبر دین اسلام ابلاغ گردیده و به شکل های بالا ( در پرانتز ) تحول یافته و تغییر شکل داده اند یا این تحولات با حکمت و سیاست و آینده نگری خود حکیم بزرگ قوم عرب در جهت گمراه نمودن بزرگان دینی قوم پارس در اواخر دوران امپراتوری ساسانی در جهت هدایت آنان بسوی ظلمت های ژرف و جهل های علاج ناپذیر صورت گرفته است.
بهر حال این من نیستم که این حرف ها را بر زبان جاری می کنم بلکه به احتمال قوی هاتف غیبی حافظ شیرازی می باشد که به کمک لسان یا زبان این حقیر این کلمات و عبارت کودکانه را خدمت خوانندگان فارسی زبان بیان می دارد.
Gabriel با تلفظ اصلی گابری ایل ( عربی : جبرئیل ) از دو هجای زیر ساخته شده است : گبری و ایل. گبری و جبری هم معنا می باشند و لذا ایل گبری در زبان آرامی ( زبان مریم و یوسف و ایسا و آبا و اجداد آنان ) اشاره به کاروان و رهروان موئمن دارد که به جبار بودن خداوند و قضا و قدر و سرنوشت های ملکوتی یا آسمانی و از پیش تعیین شده و تغییر ناپذیر توسط وی باور و ایمان داشته اند. یعنی ایل گبریان یا ایل جبرگرایان باستانی. در همین رابطه می توان به بینش و باور هندوان اشاره نمود که بر خلاف بودائیان، پیاده شدن از چرخه تولد و مرگ قبل از موعد مقرر و از پیش شده را محال و غیر ممکن می دانند.

لیا

بپرس