همسایگی. [ هََ ی َ / ی ِ ] ( حامص مرکب ) همسایه بودن. جوار. مجاورت. ( یادداشتهای مؤلف ). - همسایگی جستن ؛ همسایه شدن با کسی : مجویید همسایگی با بدان مدارید افسوس نابخردان.
اسدی.
- همسایگی گرفتن ؛ همسایه شدن. منزل گرفتن در جایی : که از بینوایی و بیمایگی گرفتم در این خانه همسایگی.
نظامی.
فرهنگ فارسی
همسایه بودن هم جواری مجاورت : و سبب بیرونی مر گرمی را سه گونه بود: یکی همسایگی جسمی گرم تا سرد را گرم کند.
فرهنگ عمید
همسایه بودن با هم، در جوار یکدیگر زندگانی کردن.
دانشنامه عمومی
همسایگی (ریاضیات). در توپولوژی، یک همسایگی[ ۱] ( به انگلیسی: neighbourhood ) یکی از مفاهیم اساسی در فضاهای توپولوژیک است. همسایگی یک نقطه، یک مجموعه شامل آن نقطه است. فرض می کنیم p یک نقطه از فضای متری X باشد. و V ⊂ X . یک همسایگی نقطهٔ p با شعاع r، مجموعه ای است مثل ( Nr ( p شامل تمام نقاطی چون q که d ( p، q ) < r. N r ( p ) = { q ∈ X | d ( p , q ) < r }