همرنگ شدن

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - برنگ چیزی در آمدن : و در کور. قریحت زیرکان تابی یابد همرنگ زر شود.۲- سجیه و عادت کسی را اتخاذ کردن: بگریز ای میر اجل . از ننگ ما از ننگ ما زیرا نمی دانی شدن همرنگ ما همرنگ ما. ( دیوان کبیر ) یا همرنگ جماعت شدن . به آداب وعادات جماعت رفتار کردن : آدمی برای آنکه از قافله عقب نماند باید همرنگ جماعت شود. )

پیشنهاد کاربران

بپرس