دیکشنری
مترجم
بپرس
همرس
/hamras/
مترادف همرس
: متقارب، همگرا، یک جهت
معنی انگلیسی
:
concurrent
,
convergent
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
همرس. [ هََ رَ ] ( اِ ) درم و دینار. ( برهان ). برساخته دساتیر است. ( حواشی معین بر برهان ).
فرهنگ فارسی
هم آهنگ، یک جهت، متقارب
فرهنگ معین
( ~. رَ ) (ص . ) هم آهنگ ، یک جهت ، متفاوت .
فرهنگ عمید
هماهنگ، یک جهت، متقارب.
فرهنگستان زبان و ادب
{concurrent} [ریاضی] ویژگی دو یا چند شیء هندسی، مانند خط و صفحه، که نقطۀ مشترک دارند
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها