همراهی

/hamrAhi/

مترادف همراهی: کمک، مساعدت، معاضدت، یاری

معنی انگلیسی:
accompaniment, escort, assistance, relief, [fig.] assistance

لغت نامه دهخدا

همراهی. [ هََ] ( حامص مرکب ) معیت. همراه بودن ( شدن ) :
هوایی بد است آنکه بر چشم زد
بد آرد به همراهی چشم بد.
نظامی.
اگر شبدیز با ماه تمام است
به همراهیش گلگون تیزگام است.
نظامی.
|| مساعدت. معاضدت و دستگیری ، به خصوص نسبت به کسی که فقیر باشد. || ( اِ مرکب ) کنایه از اعضای بدن نیز هست. ( آنندراج از فرهنگ اسکندرنامه : همراهیان ).

فرهنگ عمید

۱. همراه بودن با یکدیگر.
۲. هم سفری.
۳. [مجاز] موافقت.
۴. [مجاز] اعانت، یاری.

فرهنگستان زبان و ادب

{accompaniment} [موسیقی] موسیقی پردازی (music making ) به عنوان پس زمینه برای یک یا چند تکخوان یا تکنواز

واژه نامه بختیاریکا

دست به یکی

دانشنامه عمومی

همراهی (موسیقی). همراهی، یا آکمپانیمان ( به انگلیسی: Accompaniment ) ، در موسیقی، به معنی نواختن همراه با نوازنده اصلی یک قطعه موسیقی است. همراهی معمولاً به صورت اجرای آکوردهای مقطع است.
عکس همراهی (موسیقی)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

هَمراهی (accompaniment)
هَمراهی
(یا: آکومپانیمان) منظور از همراهی ، موسیقیِ نواخته شده و نیز نوازندگانی است که یک خط باس ، ساختار آکورد، و ضرب لازم برای پشتیبانی تک نواز یا تک خوان را فراهم کنند. همراهی می تواند هارمونی را تقویت کند (مثل کُنتینوئونوازی قرن های ۱۷ و ۱۸ )، ملودیِ بخش تک خوانی یا تک نوازی را به صورت کنترپوآنی تقلید کند (ایمیتاسیون ) و یا موجب ادامه یافتن آن شود (کُنتینوئو) (مانند بسیاری ترانه های قرن ۱۹)، در پس زمینه فضاسازی کند (مانند همراهی های ارکستری برای آریاهای اُپرایی )، و مانند آن . در قرن ۲۰ هنر نواختن همراهی با پیانو را چهره هایی همچون جرالد موربه سطح بسیار بالایی رساندند.

جدول کلمات

ملازمت

مترادف ها

accompaniment (اسم)
همراهی، ضمیمه، مشایعت

companionship (اسم)
همراهی، یاری، مصاحبت، پهلو نشینی

camaraderie (اسم)
همراهی، وفاداری، رفاقت، همدمی

concomitance (اسم)
همراهی، ملازمت

sodality (اسم)
همراهی، اتحاد، همبستگی، دوستی، یگانگی

send-off (اسم)
همراهی، ایین بدرود و دعای خیر

فارسی به عربی

رفقة , مکمل , مودة

پیشنهاد کاربران

صحابه
ملازمت
دو معنی دارد معنی اول و اصلی یعنی در ارتباط بودن و معیت داشتن
مثلا گاهی می گوییم بیا از این راه با یکدیگر به سفر برویم و من هم می آیم و همراه تو خواهم بود یعنی در کنار تو خواهم بود درارتباط با تو خواهم بود و با تو معیت خواهم داشت.
...
[مشاهده متن کامل]

معنی دوم و فرعی و مرسوم شده یعنی یاری کردن
مثلا می گوییم اگر کاری چیزی داشتی منو خبر کن من همراهی ات خواهم کرد یعنی کمکت خواهم کرد و یاری ات خواهم کرد.

اسکورت

بپرس