همراه رفتن


معنی انگلیسی:
tag

مترادف ها

go along (فعل)
موافقت کردن، همراهی کردن، موافق بودن، همراه رفتن

convoy (فعل)
همراه رفتن، بدرقه کردن

فارسی به عربی

قافلة

پیشنهاد کاربران

بپرس