فرهنگستان زبان و ادب
پیشنهاد کاربران
هم گونه گرا، هم گون گرا، هم ژاد گرا
چرا ؟ قدیما اینجور چیزا نبود ، معلوم نیست چی بخورد مردم دادن ژن ها رو دستکاری کردن ، لعنت خدا به ذات کثیف انگلیس که این همجنسگرایی رو داره در دنیا عادی سازی میکنه ، هر جای دنیا که اعمال شیطانی وجود داشته باشه ، ردِ پای انگلیس در آن هست
# همجنس گرایی: تبیین و شناخت
همجنس گرایی، که به معنی جاذبه عاطفی، رومانتیک یا جنسی برای افراد از جنس خود است، بخشی از طیف گسترده ی جنسیت و هویت جنسی است. علم به طور مستمر از آن برای درک بهتر این پدیده پیگیری می کند، ولی همچنان بسیاری از پرسش ها باقی مانده است.
... [مشاهده متن کامل]
## علت به وجود آمدن همجنس گرایی
علم هنوز به یک توافق نهایی درباره ی علل دقیق همجنس گرایی نرسیده است. محققان به گونه ای متفق القلوب هستند که همجنس گرایی نتیجه ی ترکیبی از عوامل ژنتیکی، هورمونی و محیطی است. با این حال، هیچ یک از این عوامل به تنهایی نمی تواند همجنس گرایی را توجیح کند.
## همجنس گرایی به عنوان یک اختلال روانی یا بیماری
در گذشته، همجنس گرایی در برخی جوامع به عنوان یک اختلال روانی یا بیماری دیده می شد. اما این دیدگاه توسط روان شناسان و روانپزشکان مدرن رد شده است. از سال 1973، انجمن روانپزشکی آمریکا همجنس گرایی را از فهرست اختلالات روانی خود حذف کرد. سازمان جهانی بهداشت نیز از سال 1992 همجنس گرایی را به عنوان یک بیماری روانی تشخیص نمی دهد.
پس همجنس گرایی بر خلاف برخی ادعاها، یک "بیماری" نیست که بتواند تبدیل شود. این یک جنبه از هویت جنسی فرد است و به هیچ وجه نیازی به "درمان" یا "تغییر" ندارد. مدعیان این ادعا که همجنسگرایی را بیماری و همجنسگرایان را بیمار می دانند هیچ مدرک علمی ای در جهت اثبات حرف خود ندارند و کورکورانه به دنبال تخریب و نفرت پراکنی در پیرامون این موضوع اند.
## ویژگی های یک فرد همجنسگرا
مهم ترین ویژگی یک فرد همجنسگرا جذبه جنسی به افراد از همان جنس است. با این حال، میزان جذابیت می تواند در بین افراد متفاوت باشد. برخی افراد ممکن است تنها به افراد از جنس خود جذب شوند ( همجنسگرایی خالص ) ، در حالی که دیگران ممکن است به هر دو جنس جذب شوند ( دوجنس گرایی ) .
## علاقه همجنسگراها به جنس مخالف
این باور اشتباه است که همجنس گراها هیچ گونه علاقه ای به جنس مخالف ندارند. بسته به شخص، برخی از افراد همجنس گرا ممکن است همچنان تجربیات یا علاقه های رومانتیک یا جنسی نسبت به جنس مخالف داشته باشند. این برخی از آن ها را به دسته بندی دوجنس گرا ( جذبه به هر دو جنس ) یا پان جنس گرا ( جذبه به افراد بدون توجه به جنسیت یا هویت جنسی ) می رساند.
## جمع بندی
همجنس گرایی یک جزء طبیعی از تنوع جنسی انسانی است و نیازی به درمان یا تغییر ندارد. تصویرسازی همجنس گرایی به عنوان یک "بیماری" یا "اختلال" فقط باعث ایجاد تبعیض و بی عدالتی می شود. بهتر است که به جای تلاش برای تغییر یا "درمان" همجنس گرایی، ما باید تلاش کنیم تا همجنس گرایان را بپذیریم و به آن ها احترام بگذاریم، بدون توجه به اینکه جذبه های جنسی آن ها با ما مطابقت دارد یا خیر.
همجنس گرایی، که به معنی جاذبه عاطفی، رومانتیک یا جنسی برای افراد از جنس خود است، بخشی از طیف گسترده ی جنسیت و هویت جنسی است. علم به طور مستمر از آن برای درک بهتر این پدیده پیگیری می کند، ولی همچنان بسیاری از پرسش ها باقی مانده است.
... [مشاهده متن کامل]
## علت به وجود آمدن همجنس گرایی
علم هنوز به یک توافق نهایی درباره ی علل دقیق همجنس گرایی نرسیده است. محققان به گونه ای متفق القلوب هستند که همجنس گرایی نتیجه ی ترکیبی از عوامل ژنتیکی، هورمونی و محیطی است. با این حال، هیچ یک از این عوامل به تنهایی نمی تواند همجنس گرایی را توجیح کند.
## همجنس گرایی به عنوان یک اختلال روانی یا بیماری
در گذشته، همجنس گرایی در برخی جوامع به عنوان یک اختلال روانی یا بیماری دیده می شد. اما این دیدگاه توسط روان شناسان و روانپزشکان مدرن رد شده است. از سال 1973، انجمن روانپزشکی آمریکا همجنس گرایی را از فهرست اختلالات روانی خود حذف کرد. سازمان جهانی بهداشت نیز از سال 1992 همجنس گرایی را به عنوان یک بیماری روانی تشخیص نمی دهد.
پس همجنس گرایی بر خلاف برخی ادعاها، یک "بیماری" نیست که بتواند تبدیل شود. این یک جنبه از هویت جنسی فرد است و به هیچ وجه نیازی به "درمان" یا "تغییر" ندارد. مدعیان این ادعا که همجنسگرایی را بیماری و همجنسگرایان را بیمار می دانند هیچ مدرک علمی ای در جهت اثبات حرف خود ندارند و کورکورانه به دنبال تخریب و نفرت پراکنی در پیرامون این موضوع اند.
## ویژگی های یک فرد همجنسگرا
مهم ترین ویژگی یک فرد همجنسگرا جذبه جنسی به افراد از همان جنس است. با این حال، میزان جذابیت می تواند در بین افراد متفاوت باشد. برخی افراد ممکن است تنها به افراد از جنس خود جذب شوند ( همجنسگرایی خالص ) ، در حالی که دیگران ممکن است به هر دو جنس جذب شوند ( دوجنس گرایی ) .
## علاقه همجنسگراها به جنس مخالف
این باور اشتباه است که همجنس گراها هیچ گونه علاقه ای به جنس مخالف ندارند. بسته به شخص، برخی از افراد همجنس گرا ممکن است همچنان تجربیات یا علاقه های رومانتیک یا جنسی نسبت به جنس مخالف داشته باشند. این برخی از آن ها را به دسته بندی دوجنس گرا ( جذبه به هر دو جنس ) یا پان جنس گرا ( جذبه به افراد بدون توجه به جنسیت یا هویت جنسی ) می رساند.
## جمع بندی
همجنس گرایی یک جزء طبیعی از تنوع جنسی انسانی است و نیازی به درمان یا تغییر ندارد. تصویرسازی همجنس گرایی به عنوان یک "بیماری" یا "اختلال" فقط باعث ایجاد تبعیض و بی عدالتی می شود. بهتر است که به جای تلاش برای تغییر یا "درمان" همجنس گرایی، ما باید تلاش کنیم تا همجنس گرایان را بپذیریم و به آن ها احترام بگذاریم، بدون توجه به اینکه جذبه های جنسی آن ها با ما مطابقت دارد یا خیر.
ابتدا باید توجه داشته باشید که مفهوم دو کلمه همجنسگرا و همجنس باز کاملا از یکدیگر متمایز است
حال برخی از دوستان ادعا میکنند که معادلی برای همجنسگرا وجود دارد ( homosexual )
اما برای همجنس باز وجود ندارد و این کلمه مفهومی غیر واقعی را تلقی میکند؛
... [مشاهده متن کامل]
اصطلاح "Heteroflexible" به کسانی گفته می شود که به طور اصلی، خود را دگرجنسگرا ( فردی که به جنس مخالف خود گرایش دارد ) در نظر می گیرند، اما ممکن است به نوعی از رابطه جنسی یا تجربه ی مرتبط با آن، باز بوده و علاقه ی خاصی نسبت به آن به دلایلی مانند صرفا ارضا و تشفی قوه جنسی خود داشته باشند. به عبارت دیگر، این اصطلاح برای توصیف فردی استفاده می شود که در عمده موارد به جنس مخالف خود جذبه دارد، اما ممکن است گاهی اوقات به شخصی از جنس موافق خود علاقه مند به برقراری رابطه جنسی شود. میزان علاقه مندی و فضیلت جنسیت همجنس ممکن است برای هر شخص متفاوت باشد و می تواند شامل جذبه ی جنسی، جذبه ی عاطفی و یا هر دو باشد. برای کسانی که شامل این گروه می شوند، Heteroflexibility می تواند به عنوان یکی از گزینه های موجود در مقیاس - گذاری چشم اندازهای جنسی، و به جای جداگانگی و شناسایی آن ها به تنهایی، تلقی شود.
این عارضه بر خلاف همجنس گرایی که از گرایشات سالم انسانی به شمار می رود، به این جهت که در اغلب موارد رفتاری متجاوزانه و ضرر رسان هم نسبت به خود شخص و هم نسبت به شخص قربانی دارد، اختلال بوده و باید درمان شود.
حال برخی از دوستان ادعا میکنند که معادلی برای همجنسگرا وجود دارد ( homosexual )
اما برای همجنس باز وجود ندارد و این کلمه مفهومی غیر واقعی را تلقی میکند؛
... [مشاهده متن کامل]
اصطلاح "Heteroflexible" به کسانی گفته می شود که به طور اصلی، خود را دگرجنسگرا ( فردی که به جنس مخالف خود گرایش دارد ) در نظر می گیرند، اما ممکن است به نوعی از رابطه جنسی یا تجربه ی مرتبط با آن، باز بوده و علاقه ی خاصی نسبت به آن به دلایلی مانند صرفا ارضا و تشفی قوه جنسی خود داشته باشند. به عبارت دیگر، این اصطلاح برای توصیف فردی استفاده می شود که در عمده موارد به جنس مخالف خود جذبه دارد، اما ممکن است گاهی اوقات به شخصی از جنس موافق خود علاقه مند به برقراری رابطه جنسی شود. میزان علاقه مندی و فضیلت جنسیت همجنس ممکن است برای هر شخص متفاوت باشد و می تواند شامل جذبه ی جنسی، جذبه ی عاطفی و یا هر دو باشد. برای کسانی که شامل این گروه می شوند، Heteroflexibility می تواند به عنوان یکی از گزینه های موجود در مقیاس - گذاری چشم اندازهای جنسی، و به جای جداگانگی و شناسایی آن ها به تنهایی، تلقی شود.
این عارضه بر خلاف همجنس گرایی که از گرایشات سالم انسانی به شمار می رود، به این جهت که در اغلب موارد رفتاری متجاوزانه و ضرر رسان هم نسبت به خود شخص و هم نسبت به شخص قربانی دارد، اختلال بوده و باید درمان شود.
یک فرد همجنسگرا کسی است که هم از نظر جنسی و هم از نظر عاطفی کشش به فرد موافق خود دارد، البته لازم به ذکر است گاهی ممکن بوده در روابط همجنسگرایانه کشش جنسی وجود نداشته باشد، فرقی که این مسئله با همجنس بازی دارد کاملا متمایز و بدون ربط است زیرا فرد همجنس باز صرفا به خاطر ارضای قوه جنسی خود دست به برقراری رابطه جنسی با همجنس خود می زند و اینجا حرفی از گرایش و عواطف بنیادی انسانی به میان نمی آید.
... [مشاهده متن کامل]
ریشه و منشا این مسئله:
از آنجایی که گرایش جنسی در انسانها موضوعی فوق العاده پیچیده بوده و بدون شک از یک منشأ اولیه یا ثابت شکل نمی گیرد، باید گفت که هنوز هیچ مدرکی برای منشا این موضوع کشف نشده
طبیعی بودن همجنس گرایی:
منظور از طبیعی بودن موضوعی زیستی، این است که آن موضوع باید در طبیعت و خارج از زندگی انسانی یافت شود، طبق نتایج علمی و قابل اثبات علمی در ۱۵۰۰ گونه جانوری، مخصوصا پستانداران همجنس گرایی دیده می شود.
اینجا مغلطه ای به میان می آید که گفته میشود، اولا همجنس گرایی طبیعی ای نیست و نتیجه گرفته میشود پس چون طبیعی ای نیست انحراف است.
در صورتی که این مغلطه از همان ابتدا دارای مشکل بوده، زیرا هر چیز طبیعی ای فعل مثبت و درست پنداشته میشود.
و اما در وهله ای دیگر طبیعی بودن این موضوع اثبات می شود، و اما همین کفایت میکند؟
- خیر! در امور انسانی چیزی بنام اخلاق هم وجود دارد که باید از این نظر هم مورد بررسی قرار گیرد.
همجنس گرایی از نظر روان شناختی :
همجنس گرایی از هیچ یک اختلالات روانی پشتیبانی نکرده و به هیچ عنوان نمی توان آن را در صدد بیماری های روانی طبقه بندی کرد بلکه برعکس این موضوع از گرایشات طبیعی و سالم انسانی به شمار می رود
... [مشاهده متن کامل]
ریشه و منشا این مسئله:
از آنجایی که گرایش جنسی در انسانها موضوعی فوق العاده پیچیده بوده و بدون شک از یک منشأ اولیه یا ثابت شکل نمی گیرد، باید گفت که هنوز هیچ مدرکی برای منشا این موضوع کشف نشده
طبیعی بودن همجنس گرایی:
منظور از طبیعی بودن موضوعی زیستی، این است که آن موضوع باید در طبیعت و خارج از زندگی انسانی یافت شود، طبق نتایج علمی و قابل اثبات علمی در ۱۵۰۰ گونه جانوری، مخصوصا پستانداران همجنس گرایی دیده می شود.
اینجا مغلطه ای به میان می آید که گفته میشود، اولا همجنس گرایی طبیعی ای نیست و نتیجه گرفته میشود پس چون طبیعی ای نیست انحراف است.
در صورتی که این مغلطه از همان ابتدا دارای مشکل بوده، زیرا هر چیز طبیعی ای فعل مثبت و درست پنداشته میشود.
و اما در وهله ای دیگر طبیعی بودن این موضوع اثبات می شود، و اما همین کفایت میکند؟
- خیر! در امور انسانی چیزی بنام اخلاق هم وجود دارد که باید از این نظر هم مورد بررسی قرار گیرد.
همجنس گرایی از نظر روان شناختی :
همجنس گرایی از هیچ یک اختلالات روانی پشتیبانی نکرده و به هیچ عنوان نمی توان آن را در صدد بیماری های روانی طبقه بندی کرد بلکه برعکس این موضوع از گرایشات طبیعی و سالم انسانی به شمار می رود
کالبد های مردانه و زنانه از لحاظ ژنتیکی هرکدام نیمی از ژن های پدر و نیمی از ژن های مادر آفریده شده اند. در هسته هرکدام از سلول ها ( غیر از سلول های خون ) تعداد ۲۳ جفت کروموزوم یعنی ۴۶ تا موجود می باشند و در سلول های جنسی فقط نیمی از آنها موجود می باشد یعنی ۲۳ تا. کروموزوم ها داربست های پروتوئینی اند به شکل X و Y که نوار ژن ها روی آنها پیچیده شده است. لذا بدن های زن و مرد نیمی مردانه و نیمی زنانه می باشند غیر از سلول های جنسی به این معنا که زن و مرد فقط در سول های جنسی بطور کامل یا مرد اند و یا زن.
... [مشاهده متن کامل]
در متن بالا علت اصلی هم جنس گرایی را موجود بودن میل جنسی فرعی بیان داشتم، حال در این زمینه ممکن است توسط خوانندگان گرامی سوال زیر مطرح شود : پس چرا درصد همجسنگرایان در جوامع انسانی بسیار اندک است ( شاید کمتر از ۵ در صد ) ؟ پاسخ این سوال به طور فشرده به شرح زیر می باشد: صرف نظر از تاثیرات فرهنگی و ممانعت های اخلاقی و ممنوعیت های دینی ، فاکتور تعیین کننده عبارت است از شدت نیروی گرایش یا جاذبه جنسی . نماد سمبلیک X در حالت هموگن یا هم جنس حاکی از این حقیقت است که دو میل اصلی ( دو سر علامت ایکس در بالا ) و دو میل فرعی ( دو سر پائین ) به علت هم نام بودن بار همدیگر را متقابلا دفع می نمایند درست مثل بار های هم نام مثبت و هم نام منفی الکترون ها و پروتون ها در اتم ها و فقط میل های اصلی و میل های فرعی که معکوس و غیر هم نام می باشند همدیگر را متقابلا از راه دور جذب می کنند ( سمت چپ و راست علامت ایکس ) . نماد یا سمبل مساوی یا موازی = یا II در حالت هتروگن یا غیر همجنس حاکی از این حقیقت است که دو میل اصلی به علت غیر هم نام بودن و دو میل فرعی به علت غیر هم نام بودن متقابلا همدیگر را جذب می نمایند و حتا میل های اصلی و فرعی هم هم دیگر را جذب می کنند. البته شدت نیروی جاذبه جنسی با ابراز های فیزیکی غیر قابل اندازه گیری می باشد، اما همانطوریکه در بالا بیان گردید، شدت نیروی گرایش یا جاذبه جنسی در حالت هترو بسیار قوی تر است از حالت هومو ( شاید بتوان نسبت ۹۵ تا ۵ در صد را در نظر گرفت ) . در تورا ( تورات ) کتاب دینی قوم یهود و در ایوان گِلی های چهارگانه ( اناجیل اربعه ) کتاب دینی اقوام مسیحی و در قرآن ( در اصل کُران ) کتاب دینی اقوام مسلمان دو شهر باستانی سو دُم ( به معنای : بسوی عقب ) و گمو را ( به معنای گمراهه یا گمراه ) که هردو به زبان فارسی می باشند، بر اثر ریزش آتش از آسمان به این دلیل نابود شده اند که مردم آن دو شهر مرتکب عمل هم جنس گرایی ( لوات که ریشه در نام برادر زاده پیامبر ابراهیم به نام لوت و قوم وی دارد ) شده اند و به این دلیل خداوند غضبناک گردیده و غیر از اعضای خانواده چند نفره لوت ، همه آنها را از پهنه هستی حذف نموده است و زن لوت در بین راه برگشته و صحنه را نگاه کرده و به مجسمه سنگی تبدیل شده است. آن دو شهر ممکن است که بطور واقعی و تاریخی بر اثر زلزله های شدید همراه با آتش فشانی نابود شده باشند، اما آن واقعه طبیعی را به غضبناک شدن خداوند در مورد پدیده همجنسگرایی چسباندن یک افسانه تخیلی و توهمی بیش نمی باشد، زیرا خود خداوند متعال در آفرینش اولیه ملکوتی طبیعت و کیهان با کمیت و کیفیت بهشت برین، شش تا از اعضای ده نفره خانواده های خودی افراد انسانی را بصورت دو قلو های خودی یک بار غیر همجنس و دو بار هم جنس به شکل های زیر آفریده است :
الف - یک مرد و یک زن خودی و دوقلو و همسان با هدف زوجیت با خود و تجربه عشق خویشتن به روش هترو یا غیر همجنس در دو کالبد جداگانه روحی - روانی با بذر قابل رشد مادی .
ب - دو مرد خودی دوقلو و همسان با هدف زوجیت با خود و تجربه عشق خویشتن به روش هومو یا همجنس با دو کالبد جدا گانه روحی - روانی با بذر قابل رشد مادی .
پ - دو زن خودی دوقلو و همسان با هدف زوجیت با خود و تجربه عشق خویشتن به روش هومو یا همجنس با دو کالبد جداگانه روحی - روانی با بذر قابل رشد مادی .
پدیده های زوجیت با غیر و عشق ورزیدن به غیر و تولید مثل از طریق آمیزش جنسی و تسلسل نسل فقط به نظم ها و حیات های دنیوی در طول راه و سفر های بیشمار مقطعی و نزولی و صعودی تعلق دارند و نه به نظام های احسن و اشرف آفرینش های متوالی و بی شمار در طول سفر تکاملی بی پایان .
نتیجه اینکه داستان بابا آدم و ننه حوای ادیان توحیدی - ابراهیمی یعنی یهودیت و مسیحیت و اسلام یک افسانه تخیلی و توهمی بیش نمی باشد و لذا محتوای آن داستان از طرف خداوند متعال و به امر وی و از آسمان نازل نگردیده و در قالب وحی به گوش سر سرایندگان آن ابلاغ نشده است. ما انسان ها به عنوان بخش ناچیزی از تار و پود های کثیر این طبیعت و کیهان و نه به عنوان تافته ای جدا بافته از کل، از خارج یا بیرون وارد این دنیا نشده ایم و هرگز هم این دنیا را ترک نخواهیم کرد بلکه این عالم واقعی و عینی و شهودی سرای جاودانه ما انسانها بهمراه بقیه موجودات می باشد که محتوای آن هم فانی ست و هم باقی. البته فانی بودن محتوا فقط از لحاظ گذرا بودن مراتب و درجات تکاملی و نه از لحاظ هستی و وجود و نفوس مجرد.
همچنین ما انسان ها بسوی بینهایت و رجعت یا بازگشت به خداوند متعال در حرکت و راه و سفر نیستیم بلکه در بطن بینهایت یعنی در محتوای هرکدام از کیهان ها یا جهان های متناهی و موازی و مساوی و بیشمار بطور یکسان و برابر و بهمراه خود خداوند ( او به عنوان کل های متناهی و مساوی و موازی و بیشمار و ما موجودات غیر زنده و زنده نباتی و حیوانی و انسانی و منظومه های ستاره ای و خوشه های کهکشانی به عنوان اجزای لاینفک و جدائی ناپذیر وی ) بسوی بازگشت به سامان یا نظام احسن و اشرف آفرینش مبدئی و ازلی و ابدی در حرکت و در طول راه و سفر می باشیم. این آمدن ها و شدن ها و رفتن ها یا باز گشتن ها از طریق چرخه یا گردش وقوع مه بانگ های هفتگانه و متوالی بر اثر نوسانات متوالی باز و بسته شدن یا انبساط و انقباض محتوای هرکدام از کیهان ها یا جهان ها جاری گشته و ساری می باشد و صورت می پذیرد و نه از طریق طرد و تبعید بابا آدم و ننه حوا از باغ فسقلی بهشت و آسمان و درگاه خداوند متعال به روی زمین ( آمدن ) و قبض یا جدایی روح بطور دائم از کالبد به اصطلاح مادی به هنگام فرا رسیدن لحظه اجل مرگ و صعود و معراج آن به عالم میانی تحت عنوان برزخ ( باز گشت ) و الا آخر.
شکر فروش امید که عمرش دراز بادا چرا
تا که شاید تفقدی کند طوطیان شکرخا را .
با اقتباس از حافظ.
... [مشاهده متن کامل]
در متن بالا علت اصلی هم جنس گرایی را موجود بودن میل جنسی فرعی بیان داشتم، حال در این زمینه ممکن است توسط خوانندگان گرامی سوال زیر مطرح شود : پس چرا درصد همجسنگرایان در جوامع انسانی بسیار اندک است ( شاید کمتر از ۵ در صد ) ؟ پاسخ این سوال به طور فشرده به شرح زیر می باشد: صرف نظر از تاثیرات فرهنگی و ممانعت های اخلاقی و ممنوعیت های دینی ، فاکتور تعیین کننده عبارت است از شدت نیروی گرایش یا جاذبه جنسی . نماد سمبلیک X در حالت هموگن یا هم جنس حاکی از این حقیقت است که دو میل اصلی ( دو سر علامت ایکس در بالا ) و دو میل فرعی ( دو سر پائین ) به علت هم نام بودن بار همدیگر را متقابلا دفع می نمایند درست مثل بار های هم نام مثبت و هم نام منفی الکترون ها و پروتون ها در اتم ها و فقط میل های اصلی و میل های فرعی که معکوس و غیر هم نام می باشند همدیگر را متقابلا از راه دور جذب می کنند ( سمت چپ و راست علامت ایکس ) . نماد یا سمبل مساوی یا موازی = یا II در حالت هتروگن یا غیر همجنس حاکی از این حقیقت است که دو میل اصلی به علت غیر هم نام بودن و دو میل فرعی به علت غیر هم نام بودن متقابلا همدیگر را جذب می نمایند و حتا میل های اصلی و فرعی هم هم دیگر را جذب می کنند. البته شدت نیروی جاذبه جنسی با ابراز های فیزیکی غیر قابل اندازه گیری می باشد، اما همانطوریکه در بالا بیان گردید، شدت نیروی گرایش یا جاذبه جنسی در حالت هترو بسیار قوی تر است از حالت هومو ( شاید بتوان نسبت ۹۵ تا ۵ در صد را در نظر گرفت ) . در تورا ( تورات ) کتاب دینی قوم یهود و در ایوان گِلی های چهارگانه ( اناجیل اربعه ) کتاب دینی اقوام مسیحی و در قرآن ( در اصل کُران ) کتاب دینی اقوام مسلمان دو شهر باستانی سو دُم ( به معنای : بسوی عقب ) و گمو را ( به معنای گمراهه یا گمراه ) که هردو به زبان فارسی می باشند، بر اثر ریزش آتش از آسمان به این دلیل نابود شده اند که مردم آن دو شهر مرتکب عمل هم جنس گرایی ( لوات که ریشه در نام برادر زاده پیامبر ابراهیم به نام لوت و قوم وی دارد ) شده اند و به این دلیل خداوند غضبناک گردیده و غیر از اعضای خانواده چند نفره لوت ، همه آنها را از پهنه هستی حذف نموده است و زن لوت در بین راه برگشته و صحنه را نگاه کرده و به مجسمه سنگی تبدیل شده است. آن دو شهر ممکن است که بطور واقعی و تاریخی بر اثر زلزله های شدید همراه با آتش فشانی نابود شده باشند، اما آن واقعه طبیعی را به غضبناک شدن خداوند در مورد پدیده همجنسگرایی چسباندن یک افسانه تخیلی و توهمی بیش نمی باشد، زیرا خود خداوند متعال در آفرینش اولیه ملکوتی طبیعت و کیهان با کمیت و کیفیت بهشت برین، شش تا از اعضای ده نفره خانواده های خودی افراد انسانی را بصورت دو قلو های خودی یک بار غیر همجنس و دو بار هم جنس به شکل های زیر آفریده است :
الف - یک مرد و یک زن خودی و دوقلو و همسان با هدف زوجیت با خود و تجربه عشق خویشتن به روش هترو یا غیر همجنس در دو کالبد جداگانه روحی - روانی با بذر قابل رشد مادی .
ب - دو مرد خودی دوقلو و همسان با هدف زوجیت با خود و تجربه عشق خویشتن به روش هومو یا همجنس با دو کالبد جدا گانه روحی - روانی با بذر قابل رشد مادی .
پ - دو زن خودی دوقلو و همسان با هدف زوجیت با خود و تجربه عشق خویشتن به روش هومو یا همجنس با دو کالبد جداگانه روحی - روانی با بذر قابل رشد مادی .
پدیده های زوجیت با غیر و عشق ورزیدن به غیر و تولید مثل از طریق آمیزش جنسی و تسلسل نسل فقط به نظم ها و حیات های دنیوی در طول راه و سفر های بیشمار مقطعی و نزولی و صعودی تعلق دارند و نه به نظام های احسن و اشرف آفرینش های متوالی و بی شمار در طول سفر تکاملی بی پایان .
نتیجه اینکه داستان بابا آدم و ننه حوای ادیان توحیدی - ابراهیمی یعنی یهودیت و مسیحیت و اسلام یک افسانه تخیلی و توهمی بیش نمی باشد و لذا محتوای آن داستان از طرف خداوند متعال و به امر وی و از آسمان نازل نگردیده و در قالب وحی به گوش سر سرایندگان آن ابلاغ نشده است. ما انسان ها به عنوان بخش ناچیزی از تار و پود های کثیر این طبیعت و کیهان و نه به عنوان تافته ای جدا بافته از کل، از خارج یا بیرون وارد این دنیا نشده ایم و هرگز هم این دنیا را ترک نخواهیم کرد بلکه این عالم واقعی و عینی و شهودی سرای جاودانه ما انسانها بهمراه بقیه موجودات می باشد که محتوای آن هم فانی ست و هم باقی. البته فانی بودن محتوا فقط از لحاظ گذرا بودن مراتب و درجات تکاملی و نه از لحاظ هستی و وجود و نفوس مجرد.
همچنین ما انسان ها بسوی بینهایت و رجعت یا بازگشت به خداوند متعال در حرکت و راه و سفر نیستیم بلکه در بطن بینهایت یعنی در محتوای هرکدام از کیهان ها یا جهان های متناهی و موازی و مساوی و بیشمار بطور یکسان و برابر و بهمراه خود خداوند ( او به عنوان کل های متناهی و مساوی و موازی و بیشمار و ما موجودات غیر زنده و زنده نباتی و حیوانی و انسانی و منظومه های ستاره ای و خوشه های کهکشانی به عنوان اجزای لاینفک و جدائی ناپذیر وی ) بسوی بازگشت به سامان یا نظام احسن و اشرف آفرینش مبدئی و ازلی و ابدی در حرکت و در طول راه و سفر می باشیم. این آمدن ها و شدن ها و رفتن ها یا باز گشتن ها از طریق چرخه یا گردش وقوع مه بانگ های هفتگانه و متوالی بر اثر نوسانات متوالی باز و بسته شدن یا انبساط و انقباض محتوای هرکدام از کیهان ها یا جهان ها جاری گشته و ساری می باشد و صورت می پذیرد و نه از طریق طرد و تبعید بابا آدم و ننه حوا از باغ فسقلی بهشت و آسمان و درگاه خداوند متعال به روی زمین ( آمدن ) و قبض یا جدایی روح بطور دائم از کالبد به اصطلاح مادی به هنگام فرا رسیدن لحظه اجل مرگ و صعود و معراج آن به عالم میانی تحت عنوان برزخ ( باز گشت ) و الا آخر.
شکر فروش امید که عمرش دراز بادا چرا
تا که شاید تفقدی کند طوطیان شکرخا را .
با اقتباس از حافظ.
افراد انسانی برخلاف بینش و باور و تصور غالب بر افکار عمومی فقط دارای یک گرایش یا میل و سرنوشت جنسی نمی باشند بلکه پنج تا ؛ یکی اصلی و آشکار که ریشه در پوسته صدف دهن بسته غریزه جنسی دارد و چهار تا فرعی و پنهان که ریشه خودرا در محتوای آن ( صدف ) دارند. همچنین برخلاف بینش و باور و تصور غالب بر قوای ادراکی فهم و عقل عام و خاص، افراد انسانی تنها دارای یک من یا خود و یا یک نفس مجرد نمی باشند بلکه ده تا مشتمل بر پنج نفس مردانه و پنج نفس زنانه. براساس گرایشات یا امیال و سرنوشت های جنسی پنجگانه و من ها یا خود ها و یا نفوس مجرد دهگانه ، برخلاف بینش و باور ادیان توحیدی ابراهیمی یعنی یهودیت و مسیحیت و اسلام، افراد انسانی تنها دارای یک زندگی دنیوی نمی باشند که پس از مرگ به زندگی برزخی در قالب مثالی - روحی همراه با پاداش ها و عذاب های موقتی بهشتی و جهنمی و پس از آن به زندگی اخروی و جاودانه دوگانه ؛ یکی بهشتی و دیگری جهنمی ختم گردد، بلکه از زندگی های فراوان دنیوی با مراتب و درجات مختلف تکاملی بین دو حد ؛ یکی نهایت نقصان و دیگری نهایت کمال در طول راه و سفر بسیار طولانی مقطعیِ نزولی و صعودی محتوای کیهان یا جهان بین مبداء و معاد. البته مبداء و معاد نه از دیدگاه دین و الاهیات و کلام و تفسیر و حکمت و عرفان دینی بلکه از دیدگاه علم و فلسفه و عرفان علمی.
... [مشاهده متن کامل]
کاتگوری های پنجگانه امیال و سرنوشت های جنسی و کاتگوری های دهگانه نفسانی حاکی از این حقیقت ژرف و بنیادی اند که خداوند متعال در نظام احسن و اشرف آفرینش مبدئی و ازلی و ابدی هرفرد انسانی را از یک خانواده خودی ده عضوی مشتمل بر پنج مرد و پنج زن خودی ( پنج آدم و پنج حوای خودی ) و هرکدام را در برترین سطح کمال ایده آل خوبی و زیبایی و هنرمندی و دانایی و توانایی و همه افراد انسانی را بطور همزمان و هم سن و در یک سن معتدل ملکوتی آفریده و به تک تک آنها زندگی جاودانه اهداء نموده است و آنهم نه بخاطر طاعت و بندگی و تسبیح و ذکر و ستایش و پرستش و نیایش و مناجات و دعا و عبادات و احداث معابد و قربانی حیوانات در اطراف آنها و زیارت اماکن به اصطلاح مقدسه و تعیین قبله گاه و اوقات شرعی بلکه با هدف زوجیت هر فرد انسانی با خود و تجربه عشق خویشتن به پنج روش مختلف و مختلط ( هم هتروگن یا غیر همجنس و هم هموگن یا همجنس ) در قالب پنج زوج بنیادی و خودی و آسمانی با کمیت و کیفیت زندگی در سطح بهشت برین. بر خلاف بینش و باور ادیان توحیدی ابراهیمی، خداوند متعال در طول تاریخ پیدایش انسان روی کره زمین تاکنون هیچ انسان هایی را در بین اقوام یهود و عرب و عجم و هیچ قوم دیگری تحت عناوین ناجی و نبی و پسر و رسول برای تربیت و هدایت معنوی بشر انتخاب و اعزام و ارسال ننموده و در گوش سر هیچ انسانی یک جمله یا جملاتی را تحت عنوان آیه و آیات نجوا و زمزمه نکرده است چه بطور مستقیم و بدون واسطه و چه غیر مستقیم یا باواسطه و همچنین خداوند متعال در هیچ زمان و بیزمانی و در هیچ مکان و بیمکانی هیچگاه هیچ فرد انسانی را بابت پندارها و گفتار ها و رفتار های بد دنیوی و هیچ بابت دیگری هرگز مورد استنطاق و مؤاخذه و بازخواست و بازجوئی و ملامت و سرزنش قرار نخواهد داد و هیچ انسانی را به عذاب و جزای جهنمی محکوم و دچار و گرفتار و مبتلا نخواهد نمود. واژه باستانی - اوستایی خویدوده که زرتشت و شاگردان و هم عصران وی به تلفظ ریشه ای و معنای اصلی آن علم و آگاهی نداشته اند و بیگانگان نادان آنرا به معنای ازدواج با محارم ترجمه و تفسیر نموده اند، از دیدگاه خردمندان گم نام و آفرینندگان اولیه این واژه در میدان های خود شناسی و انسان شناسی خطاب به تک تک افراد انسانی به معنای زیر بوده است :
《 خود تو ده تائی 》.
بهر حال علت اصلی همجنسگرایی موجود بودن میل جنسی فرعی در وجود افراد انسانی می باشد. به این معنا که یک مرد در پشت پرده ظاهر گرایش جنسی اصلی مردانگی دارای یک میل فرعی جنسی زنانگی هم می باشد و درست بهمین ترتیب یک زن در پشت پرده ظاهر میل جنسی اصلی زنانگی دارای یک میل جنسی فرعی مردانگی هم می باشد. لذا در پدیده هم جنس گرایی میل جنسی اصلی به تنهائی تعیین کننده نمی باشد بلکه بهمراه میل جنسی فرعی بصورت علامت ضربدر یا X . یعنی میل اصلی یکی بسوی میل فرعی دیگری . اما در حالت هتروگن یا غیر همجنس علامت مساوی یا موازی تعیین کننده است ll. یعنی دو میل اصلی و دو میل فرعی بطور جداگانه بسوی هم .
در پایان شاید سوال شود که نُه عضو دیگر خانوادگی افراد انسانی در حال حاضر کجا هستند و چه کار می کنند ؟ پاسخ این سوال بطور مختصر و فشرده به شرح زیر می باشد: در لحظه جاودانه حال، من ها یا خود ها و یا نفوس مجرد هرکدام از آنها در بخش غیبی همین دنیا و در آنسوی دیوار نامرئی تولد ( قبل از بسته شدن نطفه در رحم مادر ) در خواب ژرف و شیرین مرگ بسر می برند و از همان زندگی بهشتی مبدئی در سطح کمال ایده آل خوبی و زیبایی در قالب رویاهای روش و حقیقی بر خوردار اند و به حال و روز ما هم بخوبی واقف و آگاه اند، اما هیچگونه اطلاعاتی بین آنها و ما رد و بدل نمی شود.
در پایان کلام کودکانه امروز خویش ، ارائه پاسخ سوال زیر را به عهده خوانندگان گرامی می سپارم :
چرا خداوند متعال در محتوای هرکدام از کیهان ها یا جهان های متناهی و موازی و مساوی و بیشمار فقط یک سامان یا نظم کیهانی و یک عالم بهمراه یک آسمان و یک زمین و یک زندگی و عشق انسانی نیآفریده است بلکه هفت سامان یا نظم کلی کیهانی و هفت عالم بهمراه هفت آسمان و هفت زمین و هفت زندگانی و عشق انسانی ؟
... [مشاهده متن کامل]
کاتگوری های پنجگانه امیال و سرنوشت های جنسی و کاتگوری های دهگانه نفسانی حاکی از این حقیقت ژرف و بنیادی اند که خداوند متعال در نظام احسن و اشرف آفرینش مبدئی و ازلی و ابدی هرفرد انسانی را از یک خانواده خودی ده عضوی مشتمل بر پنج مرد و پنج زن خودی ( پنج آدم و پنج حوای خودی ) و هرکدام را در برترین سطح کمال ایده آل خوبی و زیبایی و هنرمندی و دانایی و توانایی و همه افراد انسانی را بطور همزمان و هم سن و در یک سن معتدل ملکوتی آفریده و به تک تک آنها زندگی جاودانه اهداء نموده است و آنهم نه بخاطر طاعت و بندگی و تسبیح و ذکر و ستایش و پرستش و نیایش و مناجات و دعا و عبادات و احداث معابد و قربانی حیوانات در اطراف آنها و زیارت اماکن به اصطلاح مقدسه و تعیین قبله گاه و اوقات شرعی بلکه با هدف زوجیت هر فرد انسانی با خود و تجربه عشق خویشتن به پنج روش مختلف و مختلط ( هم هتروگن یا غیر همجنس و هم هموگن یا همجنس ) در قالب پنج زوج بنیادی و خودی و آسمانی با کمیت و کیفیت زندگی در سطح بهشت برین. بر خلاف بینش و باور ادیان توحیدی ابراهیمی، خداوند متعال در طول تاریخ پیدایش انسان روی کره زمین تاکنون هیچ انسان هایی را در بین اقوام یهود و عرب و عجم و هیچ قوم دیگری تحت عناوین ناجی و نبی و پسر و رسول برای تربیت و هدایت معنوی بشر انتخاب و اعزام و ارسال ننموده و در گوش سر هیچ انسانی یک جمله یا جملاتی را تحت عنوان آیه و آیات نجوا و زمزمه نکرده است چه بطور مستقیم و بدون واسطه و چه غیر مستقیم یا باواسطه و همچنین خداوند متعال در هیچ زمان و بیزمانی و در هیچ مکان و بیمکانی هیچگاه هیچ فرد انسانی را بابت پندارها و گفتار ها و رفتار های بد دنیوی و هیچ بابت دیگری هرگز مورد استنطاق و مؤاخذه و بازخواست و بازجوئی و ملامت و سرزنش قرار نخواهد داد و هیچ انسانی را به عذاب و جزای جهنمی محکوم و دچار و گرفتار و مبتلا نخواهد نمود. واژه باستانی - اوستایی خویدوده که زرتشت و شاگردان و هم عصران وی به تلفظ ریشه ای و معنای اصلی آن علم و آگاهی نداشته اند و بیگانگان نادان آنرا به معنای ازدواج با محارم ترجمه و تفسیر نموده اند، از دیدگاه خردمندان گم نام و آفرینندگان اولیه این واژه در میدان های خود شناسی و انسان شناسی خطاب به تک تک افراد انسانی به معنای زیر بوده است :
《 خود تو ده تائی 》.
بهر حال علت اصلی همجنسگرایی موجود بودن میل جنسی فرعی در وجود افراد انسانی می باشد. به این معنا که یک مرد در پشت پرده ظاهر گرایش جنسی اصلی مردانگی دارای یک میل فرعی جنسی زنانگی هم می باشد و درست بهمین ترتیب یک زن در پشت پرده ظاهر میل جنسی اصلی زنانگی دارای یک میل جنسی فرعی مردانگی هم می باشد. لذا در پدیده هم جنس گرایی میل جنسی اصلی به تنهائی تعیین کننده نمی باشد بلکه بهمراه میل جنسی فرعی بصورت علامت ضربدر یا X . یعنی میل اصلی یکی بسوی میل فرعی دیگری . اما در حالت هتروگن یا غیر همجنس علامت مساوی یا موازی تعیین کننده است ll. یعنی دو میل اصلی و دو میل فرعی بطور جداگانه بسوی هم .
در پایان شاید سوال شود که نُه عضو دیگر خانوادگی افراد انسانی در حال حاضر کجا هستند و چه کار می کنند ؟ پاسخ این سوال بطور مختصر و فشرده به شرح زیر می باشد: در لحظه جاودانه حال، من ها یا خود ها و یا نفوس مجرد هرکدام از آنها در بخش غیبی همین دنیا و در آنسوی دیوار نامرئی تولد ( قبل از بسته شدن نطفه در رحم مادر ) در خواب ژرف و شیرین مرگ بسر می برند و از همان زندگی بهشتی مبدئی در سطح کمال ایده آل خوبی و زیبایی در قالب رویاهای روش و حقیقی بر خوردار اند و به حال و روز ما هم بخوبی واقف و آگاه اند، اما هیچگونه اطلاعاتی بین آنها و ما رد و بدل نمی شود.
در پایان کلام کودکانه امروز خویش ، ارائه پاسخ سوال زیر را به عهده خوانندگان گرامی می سپارم :
چرا خداوند متعال در محتوای هرکدام از کیهان ها یا جهان های متناهی و موازی و مساوی و بیشمار فقط یک سامان یا نظم کیهانی و یک عالم بهمراه یک آسمان و یک زمین و یک زندگی و عشق انسانی نیآفریده است بلکه هفت سامان یا نظم کلی کیهانی و هفت عالم بهمراه هفت آسمان و هفت زمین و هفت زندگانی و عشق انسانی ؟
حس خوبی
قوم لوط هم همجنسگرا بودند، هم زنان و هم مردان شون، برای همین بلای اسمانی براشون نازل شد و همه از بین رفتن.
همه جواب ها عالی هستند نمیدونم منم الان همجنس گرا هستم چون هم با دخترا هم پسرا علاقه دارم
اول باید معنی همجنسگرا و تمایز بین این صفت با یک فرد همجنس باز را بدانید.
فرد همجنس گرا فردی ـیست که کشش عاطفی و جنسی به فرد همجنس خودش دارد، تمام جریاناتی که در رابطه ی یک فرد همجنس گرا با فرد همجنسگرای دیگری رخ می دهد دقیقا و عیناً به مانند روابط غیرهمجنسگرایانه است. هیچ دلیل علمی ای دال بر اثبات بیماری بودن این گرایش سالم وجود ندارد، دانشمندان به دنبال کشف ژن این گرایش هستند اما تاکنون نتیجه ای نداشته، همانطور که برای دگرجنس گرایی هم ژن یا دلیل علمی ای وجود ندارد
... [مشاهده متن کامل]
این گرایش در ۱۵۰۰ گونه زنده و مخصوصا در پستانداران دیده شده.
و اما؛
فرد همجنس باز فردی ـیست که صرفا برای ارضای غریزه جنسی خوده و صرفا از نظر رابطه جنسی دست به جماع با فرد همجنس خود می کند! هیچ نوع رابطه عاطفی و کشش عاشقانه ای بین دو فرد همجنس باز وجود ندارد، هرچند که بهتر است از واژه رفتار همجنسگرایانه برای توصیف این عمل نام برد
فرد همجنس گرا فردی ـیست که کشش عاطفی و جنسی به فرد همجنس خودش دارد، تمام جریاناتی که در رابطه ی یک فرد همجنس گرا با فرد همجنسگرای دیگری رخ می دهد دقیقا و عیناً به مانند روابط غیرهمجنسگرایانه است. هیچ دلیل علمی ای دال بر اثبات بیماری بودن این گرایش سالم وجود ندارد، دانشمندان به دنبال کشف ژن این گرایش هستند اما تاکنون نتیجه ای نداشته، همانطور که برای دگرجنس گرایی هم ژن یا دلیل علمی ای وجود ندارد
... [مشاهده متن کامل]
این گرایش در ۱۵۰۰ گونه زنده و مخصوصا در پستانداران دیده شده.
و اما؛
فرد همجنس باز فردی ـیست که صرفا برای ارضای غریزه جنسی خوده و صرفا از نظر رابطه جنسی دست به جماع با فرد همجنس خود می کند! هیچ نوع رابطه عاطفی و کشش عاشقانه ای بین دو فرد همجنس باز وجود ندارد، هرچند که بهتر است از واژه رفتار همجنسگرایانه برای توصیف این عمل نام برد
هم***گرایی
کلمه بدیه که اینجوری سانسورش میکنن؟؟؟؟؟؟؟
کلمه بدیه که اینجوری سانسورش میکنن؟؟؟؟؟؟؟
همجنس گرایی
جذبهٔ رمانتیک، جنسی یا رفتاری میان اعضای یک جنسی
همجنس گرایی یکی از گرایش های جنسی است که ویژگی آن تمایل زیبایی شناختی، عشق رمانتیک، کشش عاطفی و تمایل جنسی فردی است که تنها متوجه جنس همگون با خود او است. همجنس گرایی همراه با دو گرایش دگرجنس گرایی و دوجنس گرایی، سه گرایش اصلی جنسی را تشکیل می دهند. به فردی که به جنس دیگر گرایش داشته باشد �دگرجنس گرا� و به افرادی که هم به جنس دیگر و هم به افراد همجنس با خود تمایل دارند، �دوجنس گرا� می گویند.
... [مشاهده متن کامل]
جذبهٔ رمانتیک، جنسی یا رفتاری میان اعضای یک جنسی
همجنس گرایی یکی از گرایش های جنسی است که ویژگی آن تمایل زیبایی شناختی، عشق رمانتیک، کشش عاطفی و تمایل جنسی فردی است که تنها متوجه جنس همگون با خود او است. همجنس گرایی همراه با دو گرایش دگرجنس گرایی و دوجنس گرایی، سه گرایش اصلی جنسی را تشکیل می دهند. به فردی که به جنس دیگر گرایش داشته باشد �دگرجنس گرا� و به افرادی که هم به جنس دیگر و هم به افراد همجنس با خود تمایل دارند، �دوجنس گرا� می گویند.
... [مشاهده متن کامل]
ببخشید همجنس گرایی ی جور وسوسه هست
همجنسگرا یعنی فردی که فقط به همجنس خودش گرایش داره ( هم عاطفی و هم فیزیکی ) .
این دسته از افراد هم جزوی از این جامعه هستن و همجنسگرایی چیزیه که انتخابش نکردی و باهاش بدنیا اومدی.
این یک بیماری نیست و کاملا عادیع.
این دسته از افراد هم جزوی از این جامعه هستن و همجنسگرایی چیزیه که انتخابش نکردی و باهاش بدنیا اومدی.
این یک بیماری نیست و کاملا عادیع.
بابت نظر قبلی ام من را ببخشید، biosexual، یعنی دوجنسگرا، homosexualیعنی همجنسگرا 🙏🏻
همجنسگرا یعنی کسی که دوست دارد با همجنس خود ارتباط برقرار کند یعنی برای مثال انسان عادی ازدواج میکند باجنس مخالف ولی همجنسگرا چه. مونث چه مذکر فرقی ندارد دوست دارد همجنس خود را شریک زندگی
خود کند. همجنسگرا نامیده میشود
خود کند. همجنسگرا نامیده میشود
زمانی که فرد تنها به افراد همجنس خودش گرایش داشته باشد از او با اصطلاح
هم جنس گرا یا هوموسکشوال ( Homosexual ) یاد می کنند. هم جنس گراها به دو شکل همجنس گرای مردانه، گی ( Gay ) و همجنس گرای زنانه، لزبین ( Lesbian ) تقسیم می شوند. در بیان کلی کلمه Gay اشاره به هر دو گروه همجنسگرایان مرد و زن دارد
هم جنس گرا یا هوموسکشوال ( Homosexual ) یاد می کنند. هم جنس گراها به دو شکل همجنس گرای مردانه، گی ( Gay ) و همجنس گرای زنانه، لزبین ( Lesbian ) تقسیم می شوند. در بیان کلی کلمه Gay اشاره به هر دو گروه همجنسگرایان مرد و زن دارد
همجنسگرا یعنی کسی که نتونه با دیگر انسان ها روابط جنسی داشته باشه و تنها با کسانی که مثل خودشان یا احساشان شبیه خودشان هست دوست میشن یا روابط یا روابط فیزیکی و جنسی دارن، به این کار همجنسگرا میگویند.
کسی که با همجنس خود فقط رابطه احساسی، علاقمند بطور کاملا صحیح، علاقمند، به رفتار، عملکرد، کردار ، اخلاق همجنس خود میباشد. همجنسگرا با همجنس باز بسیار فرق دارد.
هم جنسگرا یا همو سکشوال یا همان ( گی و لزوین ) کسانی هستند که فقط به همجنس خود حس عاطفی و فیزیکی دارند و بیمار نیست و اکثر روانشناسان این قبیل انسان ها نرمال می دانند.
کسی که به همجنس خود گرایش ( جنسی, عاطفی ) دارد.
کشش عاطفی و جنسی به فرد موافق و هم جنس خود . البته همجنسگرایی با همجنسبازی فرق دارد. فرد همجنسگرا کشش ذاتی و درونی به فرد همجنس دارد طوری که نمیتواند در رابطه جنسی جنس مخالف را تصور کند. اما همجنسباز هم با جنس موافق و هم جنس مخالف می تواند رابطه جنسی داشته باشد چون فقط به فکر ارضا غریزه جنسی خود است . اما فرد همجنسگرا علاوه بر ارضا خویش به عواطف و کشش عاطفی خود هم اهمیت می دهد .
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٣)