همایون صنعتی زاده کرمانی ( زادهٔ ۱۳۰۴ تهران– درگذشتهٔ ۱۳۸۸ ) کارآفرین، نویسنده، مترجم، پژوهشگر ادیان باستان و ناشر ایرانی اهل کرمان بود.
همایون صنعتی زاده در سال ۱۳۰۴ در تهران به دنیا آمد. پدرش عبدالحسین صنعتی زاده، از اولین رمان نویسان ایرانی و پدربزرگش علی اکبر صنعتی زاده بود. مادرش قمرتاج دولت آبادی، کوچکترین دختر میرزا هادی دولت آبادی و خواهر میرزا یحیی دولت آبادی و صدیقه دولت آبادی رئیس کانون بانوان و از پیشگامان جنبش زنان در ایران بود. کودکی خود را در کرمان، نزد پدربزرگ و مادر بزرگش گذراند. سپس برای طی دورهٔ دبیرستان به تهران آمد. همایون در دبیرستان البرز تهران مشغول به تحصیل شد و در همین مدرسه با ایرج افشار آشنا شد. اما هم زمان با شهریور ۱۳۲۰، ایران درگیر جنگ جهانی دوم بود، دبیرستان را ناتمام رها کرد و دوباره به کرمان بازگشت و در کار تجارت و اداره امور پرورشگاه به پدر کمک کرد. بعدها دیپلم خود را از اصفهان گرفت؛ ولی هرگز به دانشگاه نرفت و به رغم میل پدر و خانواده به جای دانشگاه راه بازار و تجارتخانه را برگزید. همسر وی شهین دخت سرلتی ( صنعتی ) می باشد. مادرش و همسرش اصفهانی بودند.
... [مشاهده متن کامل]
در طول دوره پهلوی او در انتقال بسیاری نهادهای وابسته به فرهنگ به ایران پیشرو بودند. ایشان همچنین زمانی مسئول برنامه سوادآموزی به بزرگ سالان - موسوم به کلاس های اکابر - بودند.
در سال ۱۳۴۱ او از سوی شاه مأمور به مذاکره با رهبران جبهه ملی برای مصالحه با شاه بود. او در مذاکرات با رهبران جبهه ملی پیام شاه مبنی اجازه شرکت در مجلس شورای ملی و داشتن تعداد محدودی از کرسی های مجلس و وزیر در کابینه به شرط عدم انتقاد از شاه و عدم صحبت در مورد دکتر مصدق را بیان کرد.
از دو سه سال قبل از انقلاب، او معتقد بود که کار حکومت تمام است. خود را از مشاغل دولتی کنار کشیده بود و در لاله زار کرمان، در ملک پدری اش، به کشت گل مشغول شده بود. شعر می گفت و گل می کاشت و گلاب می گرفت. در زندگی او همواره بیش از هر چیز به دو کار مشغول بود، کشاورزی و تحقیق در احوال ایران باستان. اما صنعتی زاده بعد از انقلاب مدتی را در زندان سپری کرد. او در سال های آخر به تحقیق در متن های مربوط به گاه شماری و نجوم و آیین های ایران باستان روآورده بود.






همایون صنعتی زاده در سال ۱۳۰۴ در تهران به دنیا آمد. پدرش عبدالحسین صنعتی زاده، از اولین رمان نویسان ایرانی و پدربزرگش علی اکبر صنعتی زاده بود. مادرش قمرتاج دولت آبادی، کوچکترین دختر میرزا هادی دولت آبادی و خواهر میرزا یحیی دولت آبادی و صدیقه دولت آبادی رئیس کانون بانوان و از پیشگامان جنبش زنان در ایران بود. کودکی خود را در کرمان، نزد پدربزرگ و مادر بزرگش گذراند. سپس برای طی دورهٔ دبیرستان به تهران آمد. همایون در دبیرستان البرز تهران مشغول به تحصیل شد و در همین مدرسه با ایرج افشار آشنا شد. اما هم زمان با شهریور ۱۳۲۰، ایران درگیر جنگ جهانی دوم بود، دبیرستان را ناتمام رها کرد و دوباره به کرمان بازگشت و در کار تجارت و اداره امور پرورشگاه به پدر کمک کرد. بعدها دیپلم خود را از اصفهان گرفت؛ ولی هرگز به دانشگاه نرفت و به رغم میل پدر و خانواده به جای دانشگاه راه بازار و تجارتخانه را برگزید. همسر وی شهین دخت سرلتی ( صنعتی ) می باشد. مادرش و همسرش اصفهانی بودند.
... [مشاهده متن کامل]
در طول دوره پهلوی او در انتقال بسیاری نهادهای وابسته به فرهنگ به ایران پیشرو بودند. ایشان همچنین زمانی مسئول برنامه سوادآموزی به بزرگ سالان - موسوم به کلاس های اکابر - بودند.
در سال ۱۳۴۱ او از سوی شاه مأمور به مذاکره با رهبران جبهه ملی برای مصالحه با شاه بود. او در مذاکرات با رهبران جبهه ملی پیام شاه مبنی اجازه شرکت در مجلس شورای ملی و داشتن تعداد محدودی از کرسی های مجلس و وزیر در کابینه به شرط عدم انتقاد از شاه و عدم صحبت در مورد دکتر مصدق را بیان کرد.
از دو سه سال قبل از انقلاب، او معتقد بود که کار حکومت تمام است. خود را از مشاغل دولتی کنار کشیده بود و در لاله زار کرمان، در ملک پدری اش، به کشت گل مشغول شده بود. شعر می گفت و گل می کاشت و گلاب می گرفت. در زندگی او همواره بیش از هر چیز به دو کار مشغول بود، کشاورزی و تحقیق در احوال ایران باستان. اما صنعتی زاده بعد از انقلاب مدتی را در زندان سپری کرد. او در سال های آخر به تحقیق در متن های مربوط به گاه شماری و نجوم و آیین های ایران باستان روآورده بود.





