همایونشاه
لغت نامه دهخدا
دشمنم شیر است و عمری پشت بر من کرده است
حالیا از روی خصمی روی بر من کرده است
خسروا عمری است تا عنقای عالی همتم
قله قاف قناعت را نشیمن کرده است
روزگار سفله گندم نمای جوفروش
طوطی طبع مرا قانع به ارزن کرده است
دارم اکنون التماس از شه که تا با من کند
آنچه با سلمان علی در دشت ارژن کرده است.
و گویا در همان هنگام نیز برای خوش آمد شاه صفی این رباعی را ساخته است :
گشتیم به جان بنده اولاد علی
هستیم همیشه شاد با یاد علی
چون سرّ ولایت از علی ظاهر شد
کردیم همیشه ورد خود نادعلی.
رجوع به مجمعالفصحاء ج 1 ص 62 و نیز رجوع به تاریخ ادبیات براون ج 4 ترجمه رشید یاسمی شود.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید