هماننده


مترادف هماننده: شبیه، مانند، مثل

لغت نامه دهخدا

هماننده. [ هََ ن َن ْ دَ / دِ ] ( ص مرکب ) همانند. مانند. شبیه. نظیر. قرین :
هماننده شهریاراردشیر
فزاینده و فرخ و دلپذیر.
فردوسی.

فرهنگ فارسی

(صفت ) مانده شبیه جمع : همانندگان .

فرهنگ معین

(هَ نَ د ) (ص . ) ماننده ، شبیه .

پیشنهاد کاربران

هماننده:
دکتر کزازی در مورد این واژه می نویسند:<<هماننده ریختِ کوتاه شده ی” همماننده ”است که از ’’هم ” و ”ماننده ” (=صفت فاعلی از مانستن ) ساخته شده است و در معنی، برابر است با ”همانند ”؛>>
نامه ی باستان ، ج ۳ ، داستان سیاوش ، دکتر کزازی ۱۳۸۴، ص ۲۹٠.