هم گوهر. [ هََ گ َ / گُو هََ ] ( ص مرکب ) هم نژاد. هم نسب. ( یادداشت مؤلف ) : بزرگی است در بلخ بامی سر است مرا نیز در تخمه هم گوهر است.اسدی.گرطاعتش دارد دهد بی شک بسی زین بهترش چون داد ملک خود به تو گر نیستی هم گوهرش ؟ناصرخسرو.مگر آتش و شیر هم گوهرندکه از دام و دد هرچه باشد خورند؟نظامی.