دیکشنری
مترجم
بپرس
هم گذاری کردن
معنی انگلیسی
:
mix
دنبال کنید
فرهنگستان زبان و ادب
{assemble} [رایانه و فنّاوری اطلاعات] ترجمه کردن یک برنامۀ رایانه ای، از زبان هم گذاری به زبان ماشین
مترادف ها
synthesize
(فعل)
امیختن، ترکیب کردن، ترکیب شدن، هم گذاری کردن
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها