هم گاه


معنی انگلیسی:
contemporary, synchronous

لغت نامه دهخدا

هم گاه. [هََ ] ( ص مرکب ) هم عصر. ( آنندراج ). هم زمان. هم عهد.

فرهنگ فارسی

هم عصر هم زمان

مترادف ها

synchronous (صفت)
هم زمان، همگاه، هموقت، همگام، واقع شونده بطور همزمان

synchronic (صفت)
هم زمان، همگاه، هموقت

پیشنهاد کاربران

بپرس