هم کنش


معنی انگلیسی:
interaction

فرهنگ عمید

همکار، هم کردار.

فرهنگستان زبان و ادب

{agonist} [پزشکی] 1. دارویی که موافق با اثر داروی دیگر عمل کند 2. عضله ای که باعث شروع حرکت در بدن شود

پیشنهاد کاربران

بپرس