هم نمک

لغت نامه دهخدا

هم نمک. [ هََ ن َ م َ ] ( ص مرکب ) همسفره و هم خوان. ( آنندراج ). دو تن که با هم نان و نمک خورند. همنشین. دوست.

فرهنگ فارسی

( صفت ) دویا چندتن که باهم نان ونمک ( غذا ) خورند ( نسبت بهم ).

فرهنگ عمید

دو یا چندتن که با هم نان ونمک خورده باشند.

پیشنهاد کاربران

بپرس