لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
هم مادر ؛ دارنده یک مادر . ( از فهرست ولف ص 859 ) . از یک مادر بودن. هم مادر بودن :
چنین گفت زن ، کو ز من کهتر است
جوان است وبا من ز هم مادر است .
فردوسی ( شاهنامه چ بروخیم ج 8 ص 2372 ) .
چنین گفت زن ، کو ز من کهتر است
جوان است وبا من ز هم مادر است .
فردوسی ( شاهنامه چ بروخیم ج 8 ص 2372 ) .