رفیق خیل خیالیم و همنشین شکیب
قرین آتش هجران و همقران فراق.
حافظ.
|| هم ارزش : با ارزن است بیضه کافور همنشین
با فرج استراست زر پاک هم قران.
خاقانی.
|| نظیر. همانند. مانند : ز ژاژخایی هر ابلهی نرنجم از آنک
هنوز در عدم است آنکه هم قران من است.
خاقانی.
رجوع به هم قرین شود.