هم ستیز


معنی انگلیسی:
antagonist

لغت نامه دهخدا

هم ستیز. [ هََ س ِ ] ( ص مرکب ) هم نبرد. هم سپر. هم آورد :
دل و چشم بددل به راه گریز
دلیران شده مرگ را هم ستیز.
اسدی.
شد آوازه بر درگه شاه تیز
که هاروت با زهره شد هم ستیز.
نظامی.

فرهنگ فارسی

هم نبود هم سپر

مترادف ها

controversial (صفت)
جدلی، مباحثه ای، هم ستیزگرانه، جدال امیز، هم ستیز، هم ستیزگر

فارسی به عربی

مثیر للجدل

پیشنهاد کاربران

بپرس