دیکشنری
مترجم
بپرس
هم ریختن
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
هم ریختن. [ هََ ت َ ] ( مص مرکب ) به هم ریختن. در هم ریختن. آشفتن. رجوع به ترکیبات ِ «هم » شود.
فرهنگ فارسی
بهم ریختن در هم ریختن
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها