هم بوی

لغت نامه دهخدا

هم بوی. [ هََ ] ( ص مرکب ) هم بو. رجوع به هم بو شود.، همبوی. [ هََ ] ( اِخ ) زنی که در زمان ضحاک برادر خود را از بند ضحاک نجات داد. ( برهان ).

فرهنگ فارسی

هم بو
زنی که در زمان ضحاک برادر خود را از بند ضحاک نجات داد

پیشنهاد کاربران

بپرس