هم بندی


معنی انگلیسی:
connection, coupling, integration, networking

فرهنگستان زبان و ادب

{seizing} [حمل ونقل دریایی] تاباندن نخ به دو سر یک طناب یا دو طناب یا محور بخو برای جلوگیری از افشان شدن سر طناب یا طناب ها

گویش مازنی

/ham bandi/ دو اسب یا دو حیوان را با یک افسار بستن

دانشنامه عمومی

هم بندی (طناب). به تاباندن نخ به دو سر یک طناب یا دو طناب یا محور بخو برای جلوگیری از افشان شدن سر طناب یا طناب ها هم بندی می گویند.
هم بندی نوعی بستن نیمه موقت طناب ها به هم است و به ویژه برای طناب هایی مربوط به بارهای سنگین توصیه می شوند.
• هم بندی پلهٔ راهنما: نوعی هم بندی که در آن یک سر رشته بیرون می ماند و سر دیگر رشته به صورت عدد هشت انگلیسی از میان دو طناب دو تا دوازده بار می گذرد و سرانجام به سر بیرون مانده گره می خورد
• هم بندی تابیده: نوعی هم بندی که محکم تر از هم بندی تخت است و شروع آن مانند دیگر انواع همبندی است، اما در انتها قبل از گره زدن دو سر رشته، آنها را چند بار در امتداد دو طناب اصلی می تابانند و سپس گره می زنند
• هم بندی تخت: نوعی هم بندی که در آن یک سر رشته به صورت چشمی درمی آید و سر دیگر از داخل آن می گذرد و با تاباندن رشته به دور طناب و محکم کردن آن، دو طناب به هم بسته می شود
• هم بندی چشمی: نوعی مهار برای بستن چشمی طناب به یک میله که در آن رشتهٔ متصل کننده بارها از زیر و روی چشمی و دور میله می گذرد و سرانجام گره می خورد.
• هم بندی حلقوی: نوعی هم بندی که در آن با قرار دادن دو سر یک طناب در جهت مخالف یکدیگر و محکم بستن محل تقاطع آنها حلقه ایجاد می کنند
• هم بندی نردبانی: نوعی هم بندی که در آن ریسمان هم بندی را به سیاق نردبان های طنابی به صورت هشت انگلیسی دور دو طناب می بندند.
عکس هم بندی (طناب)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

معنی ی دیگر هم بندی این است که وقتی دو زندانی پیشهم و در یک سلول ، زندان یا قفس هستند به انها هم بند میگویند
به زبان پارسی میانه یا پهلوی هَمبندیشن که همنگاره ی آن به فارسی نو همان همبندش می باشد به چم ( معنی ) ارتباط یا تماس یا پیوستگی آمده. پیوندیشن نیز به معنی رابطه یا خویشاوندیِ میان تن ها و پدیده ها و رویدادها آمده.
به توپولوژی رجوع شود
همبندی. آنکه با دیگری در یک بند زندان است.

بپرس