( هم آوا ) هم آوا. [ هََ ] ( ص مرکب ) هم صدا. دو چیز که صدایشان هم آهنگ و به موازات یکدیگر برآید، یا دو کس که با یکدیگر آواز خوانند : بر گلت آشفته ام ، بگذار تا در باغ وصل زاغ بانگی می کنم بلبل هم آواییم نیست .
سعدی.
رجوع به هم آواز شود.
فرهنگ فارسی
( هم آوا ) هم صدا دو چیز که صدایشان هم آهنگ و بموازات یکدیگر بر آید یا دو کس که با یکدیگر آواز خوانند
فرهنگستان زبان و ادب
هم آوا {homophone} [زبان شناسی] هریک از دو یا چند واژه ای که از نظر آوایی یکسان، ولی معنی و گاه نوشتار متفاوت دارند {homophonic} [زبان شناسی] دارای تلفظ یکسان
مترادف ها
symphonious(صفت)
هم نوا، هم اهنگ، موزون، هم اوا
symphony orchestra(صفت)
هم اوا
پیشنهاد کاربران
به کلماتی می گویند که به یک صورت تلفِّظ و خوانده می شوند اما شکل نوشتاری آنها کاملا با هم متفاوت است. تلفظ آنها یکی است ولی املا و معنی آنها فرق دارد. خار : تیغ گل_خوار : ذلت و پستی اساس : بنیاد و پایه ، اثاث : لوازم خانه ... [مشاهده متن کامل]
حیات : زندگی ، حیاط :محوطه ای باز در خانه خاست : بلند شد ، خواست : طلب کردن ، خواستن