هلنیسم ( به انگلیسی: Hellenism ) یا هلنی سازی ( به انگلیسی: Hellenization ) ، [ ۱] پذیرش فرهنگ، مذهب، زبان و هویت یونانی توسط غیریونانیان است. در دوره باستان، استعمار اغلب به یونانی شدن مردمان بومی انجامید. در دوره هلنیستی، بسیاری از سرزمین هایی که توسط اسکندر مقدونی فتح شده بودند، هلنیزه شدند. [ ۲] تحت امپراتوری روم شرقی ( بیزانس ) ، بسیاری از قلمرو آن یونانی شد. و در دوران مدرن، فرهنگ یونانی بر فرهنگ های اقلیت در یونان مدرن چیره شده است.
دوران هِلِنی از لشکرکشی های اسکندر به شرق آغاز می شود و از فتوحات او تا استقرار سلطه روم تا آسیای صغیر و مصر به طول می انجامد ( از قرن سوم قبل از میلاد تا اول میلادی ) .
با درآمیختگی تمدن شرق و غرب ( یونان و خاورمیانه ) این دوران هر روز شکوفاتر می گردد. برای نخستین بار یک تاریخدان آلمانی در سال ۱۷۳۶ میلادی واژه «هِلِنیسم» را به کار برد و پس از آن این نام به دوره ای از تاریخ سیاسی و فرهنگی و هنری یونان که مشخصه آن پدید آمدن دولت ها در مناطق امپراتوری یونان پس از مرگ اسکندر بود به کار برده شد.
این دوره از سال ۳۳۰ ق. م تا ۲۷ ق. م تداوم یافت. محدودهٔ جغرافیایی هنر هلنی از شمال تا جنوب روسیه، از شرق تا هند و از جنوب مصر و شمال آفریقا و از طرف غرب کناره های مدیترانه، فرانسه و اسپانیا بوده است. شهر تاکسیلادر پاکستان جزو آثار دوره هلنی است. پیروزی اسکندر مقدونی موجب گسترش تمدن و هنر یونان به سایر نقاط گردید. تا آنجا که نیمی از جهان آن روز را زیر سلطه خود قرار داده بود.
این گسترش روزافزون موجب گردید که هنر اصیل یونان، تعمیم و اعتبار خود را از دست بدهد و در اغلب موارد منحصراً برای عظمت مادی و شکوه و جلال کاخ های حاکمان مقتدر بکار رود و از طرفی این دوره از نظر هنری و فرهنگی تحت نفوذ عناصر فرهنگی و هنری مشرق زمین قرارگرفت و به این ترتیب هنری متبلور گردید که آن را «یونانی مآبی» ( هلنیسم ) نام نهاده اند. البته برخی از پژوهندگان معتقدند که هنر دوره هلنی یا یونانی مآبی دنباله مستقیم تحولاتی است که نه در زمان اسکندر بلکه پنجاه سال پیش از آن روی داد.
اسکندر مقدونی که خود اهل علم و دانش بود موانع سیاسی را که از تقابل فرهنگی جلوگیری می کرد از میان برداشت. او به هر سرزمینی که پا می گذاشت پس از فتح آن، آنجا را مرکز آداب و رسوم و فرهنگ یونانی ها قرار می داد. زبان و ادبیات، معماری، ورزش و سایر دستاوردها و رسوم یونانی را با خود به آنجا می برد و در جهت بسط و گسترش آن می کوشید.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفدوران هِلِنی از لشکرکشی های اسکندر به شرق آغاز می شود و از فتوحات او تا استقرار سلطه روم تا آسیای صغیر و مصر به طول می انجامد ( از قرن سوم قبل از میلاد تا اول میلادی ) .
با درآمیختگی تمدن شرق و غرب ( یونان و خاورمیانه ) این دوران هر روز شکوفاتر می گردد. برای نخستین بار یک تاریخدان آلمانی در سال ۱۷۳۶ میلادی واژه «هِلِنیسم» را به کار برد و پس از آن این نام به دوره ای از تاریخ سیاسی و فرهنگی و هنری یونان که مشخصه آن پدید آمدن دولت ها در مناطق امپراتوری یونان پس از مرگ اسکندر بود به کار برده شد.
این دوره از سال ۳۳۰ ق. م تا ۲۷ ق. م تداوم یافت. محدودهٔ جغرافیایی هنر هلنی از شمال تا جنوب روسیه، از شرق تا هند و از جنوب مصر و شمال آفریقا و از طرف غرب کناره های مدیترانه، فرانسه و اسپانیا بوده است. شهر تاکسیلادر پاکستان جزو آثار دوره هلنی است. پیروزی اسکندر مقدونی موجب گسترش تمدن و هنر یونان به سایر نقاط گردید. تا آنجا که نیمی از جهان آن روز را زیر سلطه خود قرار داده بود.
این گسترش روزافزون موجب گردید که هنر اصیل یونان، تعمیم و اعتبار خود را از دست بدهد و در اغلب موارد منحصراً برای عظمت مادی و شکوه و جلال کاخ های حاکمان مقتدر بکار رود و از طرفی این دوره از نظر هنری و فرهنگی تحت نفوذ عناصر فرهنگی و هنری مشرق زمین قرارگرفت و به این ترتیب هنری متبلور گردید که آن را «یونانی مآبی» ( هلنیسم ) نام نهاده اند. البته برخی از پژوهندگان معتقدند که هنر دوره هلنی یا یونانی مآبی دنباله مستقیم تحولاتی است که نه در زمان اسکندر بلکه پنجاه سال پیش از آن روی داد.
اسکندر مقدونی که خود اهل علم و دانش بود موانع سیاسی را که از تقابل فرهنگی جلوگیری می کرد از میان برداشت. او به هر سرزمینی که پا می گذاشت پس از فتح آن، آنجا را مرکز آداب و رسوم و فرهنگ یونانی ها قرار می داد. زبان و ادبیات، معماری، ورزش و سایر دستاوردها و رسوم یونانی را با خود به آنجا می برد و در جهت بسط و گسترش آن می کوشید.
wiki: هلنیسم