هلموت کارل برنهارت گراف فون مولتکه ( به آلمانی: Helmuth von Moltke the Elder ) ؛ ( ۲۶ اکتبر ۱۸۰۰ – ۲۴ آوریل ۱۸۹۱ ) فیلدمارشال آلمانی بود. برای سی سال وی فرمانده ستاد ارتش پروس بود و به عنوان خالق شیوه های جدید و مدرن تر هدایت ارتش ها در میدان جنگ شناخته می شود. وی سابقه رهبری نیروهایش را در اروپا و خاورمیانه و نیز هدایت ارتش پروس در جنگ دوم شلزویگ، جنگ اتریش و پروس و جنگ فرانسه و پروس را در کارنامه دارد. مولتکه به عنوان تجسم «سازمان نظامی پروس و نبوغ تاکتیکی» توصیف شده است. او شیفته راه آهن و از پیشگامان استفاده نظامی از آن بود. اغلب برای تمییز اسمی وی از برادرزاده اش که هلموت فون مولتکه ( جوانتر ) نام داشت و در بدو جنگ جهانی اول رئیس ستاد ارتش بود، او را مولتکه بزرگتر می نامند.
... [مشاهده متن کامل]
مولتکه در پارخیم، مککلنبورگ_اِشوِرین به عنوان فرزند یک ژنرالِ یک ستاره آلمانی به نام فریدریش فیلیپ ویکتور فون مولتکه ( ۱۸۴۵_۱۷۶۸ ) که در خدمت ارتش دانمارک بود، زاده شد. در ۱۸۰۵ پدرش در دوشه هولشتاین در جنوب دانمارک مسکن گزید اما در همین زمان بود که در خلال جنگ ائتلاف چهارم علیه ناپلئون بر اثر سوزاندن خانه ویلایی اش در وطن توسط فرانسویان و غارت خانه دیگرش در لوبک، فقیر گشت؛ بنابراین مولتکه جوان در شرایط مصیبت باری بزرگ شد. در نُه سالگی به عنوان شاگرد شبانه روزی به هولشتاین رفت و در دوازده سالگی با هدف ورود به ارتش دانمارک به مدرسه نظامی کادت در کپنهاگن رفت، در هجده سالگی شاگرد پادشاه دانمارک شده و درجهٔ ستوان دومی پیاده نظام ارتش این کشور را دریافت داشت.
در بیست و یک سالگی به رغم نداشتن ارشدیت، تصمیم گرفت وارد خدمت ارتش پروس گردد. یکسال بعد ستوان دوم در تیپ هشتم پیاده پروس واقع در فرانکفورت گردید. در بیست و سه سالگی اجازه یافت وارد مدرسه جنگی ژنرال ( که بعدها با عنوان آکادمی نظامی پروس شناخته شد ) شود، جایی که سه سال تمام را در آنجا گذرانید و در ۱۸۲۶ مدرک گرفت.
برای یک سال مولتکه متصدی مدرسه نظامی کادت در فرانکفورت شد و سپس برای سه سال به عنوان بازرس و گزارشگر نظامی در سیلزیا و پوزن استخدام گردید. در ۱۸۳۲ برای خدمت در ستاد ارتش در برلین تأیید شد و در ۱۸۳۳ با ارتقا به مقام ستوان یکمی بدانجا منتقل گشت. در اینجا بود که برای اولین بار به عنوان یک افسر درخشان مورد توجه مافوق هایش از جمله شاهزاده ویلهلم ( بعدها ویلهلم یکم، امپراتور آلمان ) قرار گرفت. او در دربار پادشاه فردریش ویلهلم سوم و طبقات عالیرتبهٔ برلین مورد تکریم قرار گرفت. ذوق و قریحه اش وی را متمایل به ادبیات، مطالعه تاریخ و مسافرت نمودند. در ۱۸۲۷ یک رمان کوتاه به نام «دو دوست» منتشر ساخت. در ۱۸۳۱ نوشته کوتاهی با عنوان «هلند و بلژیک در روابط متقابلشان، از جدایی شان بدست فیلیپ دوم تا اتحاد مجددشان توسط ویلیام یکم» را نوشت. سال بعد نوشته ای در مورد شرایط داخلی و اوضاع اجتماعی لهستان نوشت، نوشته ای که هم برپایه مطالعاتش و هم مشاهدات شخصی زندگی و خلق و خوی لهستانی ها بود.
... [مشاهده متن کامل]
مولتکه در پارخیم، مککلنبورگ_اِشوِرین به عنوان فرزند یک ژنرالِ یک ستاره آلمانی به نام فریدریش فیلیپ ویکتور فون مولتکه ( ۱۸۴۵_۱۷۶۸ ) که در خدمت ارتش دانمارک بود، زاده شد. در ۱۸۰۵ پدرش در دوشه هولشتاین در جنوب دانمارک مسکن گزید اما در همین زمان بود که در خلال جنگ ائتلاف چهارم علیه ناپلئون بر اثر سوزاندن خانه ویلایی اش در وطن توسط فرانسویان و غارت خانه دیگرش در لوبک، فقیر گشت؛ بنابراین مولتکه جوان در شرایط مصیبت باری بزرگ شد. در نُه سالگی به عنوان شاگرد شبانه روزی به هولشتاین رفت و در دوازده سالگی با هدف ورود به ارتش دانمارک به مدرسه نظامی کادت در کپنهاگن رفت، در هجده سالگی شاگرد پادشاه دانمارک شده و درجهٔ ستوان دومی پیاده نظام ارتش این کشور را دریافت داشت.
در بیست و یک سالگی به رغم نداشتن ارشدیت، تصمیم گرفت وارد خدمت ارتش پروس گردد. یکسال بعد ستوان دوم در تیپ هشتم پیاده پروس واقع در فرانکفورت گردید. در بیست و سه سالگی اجازه یافت وارد مدرسه جنگی ژنرال ( که بعدها با عنوان آکادمی نظامی پروس شناخته شد ) شود، جایی که سه سال تمام را در آنجا گذرانید و در ۱۸۲۶ مدرک گرفت.
برای یک سال مولتکه متصدی مدرسه نظامی کادت در فرانکفورت شد و سپس برای سه سال به عنوان بازرس و گزارشگر نظامی در سیلزیا و پوزن استخدام گردید. در ۱۸۳۲ برای خدمت در ستاد ارتش در برلین تأیید شد و در ۱۸۳۳ با ارتقا به مقام ستوان یکمی بدانجا منتقل گشت. در اینجا بود که برای اولین بار به عنوان یک افسر درخشان مورد توجه مافوق هایش از جمله شاهزاده ویلهلم ( بعدها ویلهلم یکم، امپراتور آلمان ) قرار گرفت. او در دربار پادشاه فردریش ویلهلم سوم و طبقات عالیرتبهٔ برلین مورد تکریم قرار گرفت. ذوق و قریحه اش وی را متمایل به ادبیات، مطالعه تاریخ و مسافرت نمودند. در ۱۸۲۷ یک رمان کوتاه به نام «دو دوست» منتشر ساخت. در ۱۸۳۱ نوشته کوتاهی با عنوان «هلند و بلژیک در روابط متقابلشان، از جدایی شان بدست فیلیپ دوم تا اتحاد مجددشان توسط ویلیام یکم» را نوشت. سال بعد نوشته ای در مورد شرایط داخلی و اوضاع اجتماعی لهستان نوشت، نوشته ای که هم برپایه مطالعاتش و هم مشاهدات شخصی زندگی و خلق و خوی لهستانی ها بود.