هلد

لغت نامه دهخدا

هلد. [هََ ] ( ع مص ) فراگرفتن تب مردم را. ( منتهی الارب ).

هلد. [ ] ( هندی ، اِ ) اسم هندی عروق الصفراء است. ( مخزن الادویه ). زردچوبه.

فرهنگ فارسی

اسم هندی عروق الصفرائ است زرد چوبه

پیشنهاد کاربران

احازه دادن
گذاشتن
ور بیابد مؤمنی زرین وثن
کی هلد آن را برای هر شمن
✏ �مولوی�
گذاشتن - ترک کردن

بپرس