هلاهلا. [ هََ هََ ] ( ص ) سهل و آسان. ( برهان ). لغت عامیانه مردم اصفهان در قرن ششم هجری. ( از حاشیه برهان چ معین ) : زیان مالی و جانی توان تحمل کرد ولی شماتت اعدا هلاهلا نبود هلاهلا سخن عامه است و معذورم که نظم خسته دلان از خلل جدا نبود.
کمال الدین اسماعیل ( از انجمن آرا ).
فرهنگ معین
(هَ هَ ) (ص . ) (عا. ) آسان ، سهل .
فرهنگ عمید
سهل، آسان: زیان جاهی و مالی توان تحمل کرد / ولی شماتت اعدا هلاهلا نَبُوَد هلاهلا سخن عامه ست و معذورم / که نظم خسته دلان از خلل جدا نَبُوَد (کمال الدین اسماعیل: ۲۴۰ ).
گویش مازنی
/helaa helaa/ باز باز – گشاد گشاد - به راه افتادن
واژه نامه بختیاریکا
( هَلّا هَلّا ) ( فا ) ؛ سهل و آسان. اما به معنی بی قانونی؛ بی نظم و قائده رواج دارد. مثلاً گویند مر هلا هلا یعنی مگر هرج و مرجه.