هلالوش


مترادف هلالوش: آشوب، غوغا، فتنه

لغت نامه دهخدا

هلالوش. [ هََ ] ( اِ ) هیاهو. ( یادداشت مؤلف ). فتنه و آشوب ، و آن را خلالوش نیز گویند. ( انجمن آرا ) :
هلالوش جویان دین بی هشند
تو بیهوش را در هلالوش کن.
ناصرخسرو.

فرهنگ معین

(هَ ) (اِ. ) شور، غوغا، غلغله .

فرهنگ عمید

شور، غوغا، غلغله، فتنه وآشوب.

پیشنهاد کاربران

هَلالوش - واژه فارسی میانه ( پهلوی )
فِتنه، آشوب، بَلوا، هِنگامه، وِلوِله، هَمهَمه، هَیاهو، اَلَم شَنگه، جَنجال، شُورِش - اغتشاش، آشفتگی، تشنج، تَنِش!

بپرس