هفده خصل. [ هَِ دَه ْ خ َ ] ( اِ مرکب ) هفده داو نرد است که هفدهم دستخون بود. ( یادداشت مؤلف ) : هفده سلطان درآمدند ز راه هفده خصل تمام برده ز ماه.نظامی.