هفتم


معنی انگلیسی:
seventh

لغت نامه دهخدا

هفتم. [ هََت ُ ] ( عدد ترتیبی ، ص نسبی ) آنکه پیش از هشتم و پس از ششم قرار میگیرد. ردیف هفت از هر چیز متعدد و قابل شمارش : روز هفتم ، نفر هفتم ، خانه هفتم ، کلاس هفتم.

فرهنگ فارسی

(صفت ) عددترتیبی برای هفت درمرحل. هفت : (( باب هفتم درلطایف اشعار ایمه وعلمائ ... ) )

فرهنگ عمید

آنچه در مرتبۀ هفت باشد.

گویش مازنی

/haftem/ هفتم

دانشنامه آزاد فارسی

هفتم (موسیقی)(seventh)
در موسیقی، فاصله ای دارای هفت نت دیاتونیک. فاصلۀ هفتم یک «فاصلۀ ناقص» است (که می تواند «بزرگ» یا «کوچک» باشد). هفتم بزرگ از یازده نیم پرده (مثل دو ـ سی بکار) و هفتم کوچک از ده نیم پرده (دو ـ سی بمل) تشکیل شده است.

مترادف ها

seven ()
هفت، هفتم، هفتمین

seventh ()
هفتم، هفتمین

فارسی به عربی

سابعا , سبعة

پیشنهاد کاربران

Jung h hang
السابع جزو اعداد ترتیبی که برای گفتن ساعت هم به کار می رود
السابع هفتم جزو عدد ترتیبی برای گفتن ساعت هم به کار می ره
رادیو از انرژی الکتریکی به چه انرژی دیگری تبدیل میشود

بپرس