هفتگانه

/haftgAne/

معنی انگلیسی:
septet, septette

لغت نامه دهخدا

هفتگانه. [ هََ ن َ / ن ِ ] ( ص نسبی ) هفت تایی. هرچیز که تعداد آن هفت باشد :
این هفتگانه شمع بر این منظر ای پسر
از کردگارما به سوی ما پیمبرند.
ناصرخسرو.
سلطان در یک روزی آن قلاع هفتگانه بستد و غارت کرد. ( ترجمه تاریخ یمینی ).
سگ به دریای هفتگانه مشوی
که چو شستی پلیدتر باشد.
سعدی.

فرهنگ فارسی

(صفت ) آنچه که دارای هفت عددباشد : نجوم هفتگانه ازشمس وقمر وزحل ... اندرعالم جسمی آثارنداز آن لطایف و اصول که مبدعات اند. ) )

دانشنامه آزاد فارسی

هفت گانه (heptathlon)
رقابتی چندگانه برای بانوان که در دو روز متوالی برگزار می شود و شامل هفت مسابقه است. ۱۰۰ متر بامانع، پرش ارتفاع، پرتاب وزنهو دو ۲۰۰ متر (در روز اول)؛ پرش طول، پرتاب نیزهو دو ۸۰۰ متر (در روز دوم). امتیازاتی که به هر مسابقه داده می شود، مشابه امتیازدهی در رقابت های ده گانهاست. از ۱۹۸۱ این رشته جایگزین رقابت های جهانی پنج گانهشد.

مترادف ها

septet (اسم)
دسته هفت نفری، هفت بخشی، هفت قلو، هفتگانه

septette (اسم)
دسته هفت نفری، هفتگانه

پیشنهاد کاربران

بپرس