هفت پوند ( به انگلیسی: Seven Pounds ) فیلمی به کارگردانی گابریل موچینو محصول سال ۲۰۰۸ است. ویل اسمیت در این فیلم نقش فردی را بازی می کند که زندگی ۷ نفر را نجات می دهد. رزاریو داوسون، وودی هارلسون و بری پیپر از دیگر بازیگران این فیلم هستند. این فیلم در آمریکا و کانادا در ۱۹ دسامبر ۲۰۰۸ توسط کمپانی کلمبیا پیکچرز اکران شد.
... [مشاهده متن کامل]
دو سال پیش، تیم توماس ( ویل اسمیت ) باعث ایجاد یک تصادف با ماشین شد؛ هفت نفر کشته شدند: شش غریبه و نامزد او، سارا جنسن ( روبین لی ) . تیم تصمیم به جبران می گیرد. او در نظر دارد که زندگی هفت آدم خوب را نجات دهد. یک سال بعد از تصادف، او شغل خود که مهندسی فضانوردی است را رها می کند، او نرمه شش خود را به برادرش بن ( مایکل ایلی ) که کارمند اداره مالیات آمریکا است می بخشد. شش ماه بعد او بخشی از کبدش را به کارمند خدمات کودکان هالی ( جودیان الدر ) می بخشد. پس از آن او به دنبال کسانی می گردد که شایسته دریافت بخشش باشند. او جورج ( بیل اسمیت رویچ ) را پیدا می کند، مربی هاکی و یکی از کلیه هایش را به او و سپس مغز استخوانش را به پسری جوان به نام نیکولاس ( کوئینتین کلی ) می بخشد.
دو هفته قبل از مرگش او پیش هالی می رود و از او می خواهد که کسی را که نیاز به کمک دارد را به او معرفی کند. او کُنی تیپوس ( الپیدا کاریلو ) را معرفی می کند که با دوست پسر معتادش زندگی می کند. تیم خانه اش را ترک می کند و به یک متل محلی نقل مکان می کند و عروس دریایی خود را نیز با خود می برد. یک شب، پس از اینکه کُنی از دست دوست پسرش کتک خورده است به تیم تلفن می کند. تیم به او کلید و سند خانه ساحلی اش را می دهد. کنی که دو فرزند نیز دارد به خانه او نقل مکان می کند. تیم که کارت برادرش را دزدیده است و خود را به نام برادرش بن جا می زند، به دنبال دو نفر دیگر است که نیاز به کمک دارند. او ازرا تورنر ( وودی هارلسون ) را ملاقات می کند. فروشنده گوشتی که کور است و پیانو نیز می نوازد. تیم کمی سربه سرش می گذارد و منتظر است که او عصبانی شود ولی ازرا آرام سر جایش می ماند و تیم می داند که او فرد خوبی است. او سپس با امیلی پوسا ( روساریو داوسون ) ، رابطه برقرار می کند، کسی که کارت های تبریک چاپ می کند و عارضه قلبی دارد و از گروه خونی نادری برخوردار است. تیم عاشق او می شود و تصمیم می گیرد که به او کمک کند. یک روز برادرش او را تا خانه امیلی تعقیب می کند. بن از برادرش می خواهد که کارتش را به او برگرداند. تیم در پایان شب به متل بازمی گردد. وان حمام را از یخ پر می کند تا اعضای بدنش حفظ شوند و از بین نروند و با انداختن عروس دریایی خود در وان، خودکشی می کند. دوستش دان ( باری پپر ) نقش قیّم او را بازی می کند و تیم به او سپرده است که اعضایش به ازرا و امیلی داده شود. ازرا قرنیه های او را می گیرد و امیلی قلب او را. در پایان، امیلی ازرا را در یک کنسرت ملاقات می کند و شروع به صحبت کردن می کنند.
... [مشاهده متن کامل]
دو سال پیش، تیم توماس ( ویل اسمیت ) باعث ایجاد یک تصادف با ماشین شد؛ هفت نفر کشته شدند: شش غریبه و نامزد او، سارا جنسن ( روبین لی ) . تیم تصمیم به جبران می گیرد. او در نظر دارد که زندگی هفت آدم خوب را نجات دهد. یک سال بعد از تصادف، او شغل خود که مهندسی فضانوردی است را رها می کند، او نرمه شش خود را به برادرش بن ( مایکل ایلی ) که کارمند اداره مالیات آمریکا است می بخشد. شش ماه بعد او بخشی از کبدش را به کارمند خدمات کودکان هالی ( جودیان الدر ) می بخشد. پس از آن او به دنبال کسانی می گردد که شایسته دریافت بخشش باشند. او جورج ( بیل اسمیت رویچ ) را پیدا می کند، مربی هاکی و یکی از کلیه هایش را به او و سپس مغز استخوانش را به پسری جوان به نام نیکولاس ( کوئینتین کلی ) می بخشد.
دو هفته قبل از مرگش او پیش هالی می رود و از او می خواهد که کسی را که نیاز به کمک دارد را به او معرفی کند. او کُنی تیپوس ( الپیدا کاریلو ) را معرفی می کند که با دوست پسر معتادش زندگی می کند. تیم خانه اش را ترک می کند و به یک متل محلی نقل مکان می کند و عروس دریایی خود را نیز با خود می برد. یک شب، پس از اینکه کُنی از دست دوست پسرش کتک خورده است به تیم تلفن می کند. تیم به او کلید و سند خانه ساحلی اش را می دهد. کنی که دو فرزند نیز دارد به خانه او نقل مکان می کند. تیم که کارت برادرش را دزدیده است و خود را به نام برادرش بن جا می زند، به دنبال دو نفر دیگر است که نیاز به کمک دارند. او ازرا تورنر ( وودی هارلسون ) را ملاقات می کند. فروشنده گوشتی که کور است و پیانو نیز می نوازد. تیم کمی سربه سرش می گذارد و منتظر است که او عصبانی شود ولی ازرا آرام سر جایش می ماند و تیم می داند که او فرد خوبی است. او سپس با امیلی پوسا ( روساریو داوسون ) ، رابطه برقرار می کند، کسی که کارت های تبریک چاپ می کند و عارضه قلبی دارد و از گروه خونی نادری برخوردار است. تیم عاشق او می شود و تصمیم می گیرد که به او کمک کند. یک روز برادرش او را تا خانه امیلی تعقیب می کند. بن از برادرش می خواهد که کارتش را به او برگرداند. تیم در پایان شب به متل بازمی گردد. وان حمام را از یخ پر می کند تا اعضای بدنش حفظ شوند و از بین نروند و با انداختن عروس دریایی خود در وان، خودکشی می کند. دوستش دان ( باری پپر ) نقش قیّم او را بازی می کند و تیم به او سپرده است که اعضایش به ازرا و امیلی داده شود. ازرا قرنیه های او را می گیرد و امیلی قلب او را. در پایان، امیلی ازرا را در یک کنسرت ملاقات می کند و شروع به صحبت کردن می کنند.