هفت هشت

لغت نامه دهخدا

هفت هشت. [ هََ هََ ] ( اِ مرکب ) کنایه از گفتار خصومت آمیز. ( غیاث ). رجوع به هفت وهشت شود. || ( عدد مرکب ، ص مرکب ، اِ مرکب ) عدد تقریبی است :
گفتم ز هفت دایره این هفت هشت میل
گفتا ز هفت سایره این هفت هشت اثر؟
ناصرخسرو.

فرهنگ فارسی

کنایه از گفتار خصومت آمیز عدد تقریبی است

پیشنهاد کاربران

هفت هشت= علاوه بر معانی متفاوت از قبیل خصومت و جدال در گفتار و مقدار تقریبی عدد اشاره به هفت طبقه زمین و هشت طبقه آسمان طبق باور قدماست ( در کل به معنی تمام آفرینش ) مثال
اندرین هفت هشت نه صدیق
مصطفی را به خواب دیدستند خاقانی

بپرس