لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
۱-(اسم ) هفت قسم ازهرچیز . ۲- هر هفت : (( هفت قلم خودرا آرایش کرد. ) ) یا هفت قلمبزک کردن . بطورکامل آرایش کردن .
پیشنهاد کاربران
هفت قلم آرایش در قدیم شامل:وسمه، سرمه، سرخاب، سفیداب، غالیه، زرک و حنا ( زَرَک=خال مصنوعی بود که به وسیلهٔ سرمه روی صورت ایجاد می کردند. غالیه=ماده ای خوشبو و سیاه رنگ که مو را با آن رنگ و خوشبو می کردند ) .