هشیاردل. [ هَُ ش ْ دِ ] ( ص مرکب ) بیدار. دانا. هوشمند. خداوند هوش و خرد و عقل و ذکاوت : به کاخ اندر آمد پرآزار دل ابا کاردانان هشیاردل.فردوسی.چنین گفت کای پور هشیاردل یکی تیز گردان بر این کار دل.فردوسی.حکیمان هشیاردل پیش اوخردمند مونس ، خرد خویش او.نظامی.