هشت یک


معنی انگلیسی:
one eighth, eighth part

لغت نامه دهخدا

هشت یک. [ هََ ی َ / ی ِ ] ( اِ مرکب ) یک هشتم. یکی از هشت بخش هر چیزی. ثُمن. ( یادداشت مؤلف ). || ( اصطلاح فقه ) ارثی که زن صاحب اولاد از ترکه شوی برد. ( از یادداشتهای مؤلف ).

فرهنگ فارسی

یک جزوازهشت جزو یک هشتم ( ۱/۸ ) ثمن .

پیشنهاد کاربران

بپرس