هشت دهان

لغت نامه دهخدا

هشت دهان. [ هََ دَ ] ( اِ مرکب ) چوب عود. ( ناظم الاطباء ). عود هندی. ( بحر الجواهر ). در بعضی فرهنگها به معنی گل خیری آورده ، و در اختیارات بدیعی گفته : عود هندی است. ( انجمن آرا ). خطمی. ( ترجمه صیدنه ). نوعی از عود هندی است ، جهت نقرس نافع است. ( فهرست مخزن الادویه ). || گل خبازی. ( ناظم الاطباء ). خیری. ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

(اسم )گیاه صبرراگویند که بنام عودهندی نیزموسوم است .

پیشنهاد کاربران

بپرس