هسیر. [ هَََ ] ( اِ ) هسر است که یخ باشد. ( برهان ) : امروز از خجالت دوشینه بنده راجانی است پر ز آتش و طبعی پر از هسیر.سنائی.
(اسم ) یاپرهسر . پرازیخ : (( امروز ازخجالت دوشینهبندهرا جانی است پرز آتش طبعی است پرهسیر. ) ) (سنائی )
۱. یخ: امروز از خجالت دوشینه بنده را / جانی ست پر ز آتش و طبعی پر از هسیر (سنائی: لغت نامه: هسیر ).۲. یخی که در سرمای سخت بر روی زمین می بندد.