هزاع

لغت نامه دهخدا

هزاع. [ هَِ ] ( ع ص ) مرد ضعیف بددل. ( غیاث از صراح اللغة ). || منفرد. ( اقرب الموارد ): ما فی الجعبة الا سهم هزاع ؛ در کیش به جز یک تیر نیست. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).

هزاع. [ هََ زْ زا ] ( ع ص ) شیر که در شکار بسیار شکند. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).

پیشنهاد کاربران

بپرس