هزارگوشان

فرهنگ فارسی

(اسم ) گیاهی پایا ازتیر. کدوئیان که دارای ریش. ضخیم وغدهای ماننداست این گیاه دارای ساق. بالاروندهاست وبکمک پیچک های خودبسهولت ازگیاهان مجاور بالامیرود برگهایش منفردودارای ۵ قطع. مشخص وگلهایش زردرنگ مایل به سبزاست میوهاش سته وکروی وپس ازرسیدن قرمز رنگ میشود وشامل ۶ دانه است . ریش. این گیاه ضخیم وغدهای آبداروبرنگ سفیدمایل به سبزاست وغالبا وزن آن دریک گیاه چندساله بیش از۲ کیلو گرم است طعم آن بسیارتند وتلخ است . ریش. این گیاه تنهاقسمت مورداستفاد. آن است ومعمولا درفصل بهار تاپائیر آنرا اززمین خارج کردهوبصورت قطعات کوچک درمی آورند ودربرابر آفتاب خشک می کنند درهنگام قطع ریشه شیرهای بنام آب بریون از آن خارج میشود که گاهی بعنوان مسهل مصرف میشوددرریش. این گیاه نشاسته وصمغ ویک رزین بنام بریورزین ویک ماده ئالکلی بنام تریونول ودوماد. موثر و تلخ بنام بریونین وبریونتین یافت میشود.ریش. این گیاه دراکثرنقاط ایران (درسراسر رشت. البرز و آذربایجان ) بفراوانی میروید وبعلاوه دراروپای غربی و مرکزی وشمال آفریقا نیزفراوان است الفاشر الفاسری الفسیر فاشره فاشرا کرمهالبیضا خالق الشعر انبلس لوقی کرم. بیضا عنب ابیض فشرا آلاملک ارجالون کرم دشتی کرم شائکه اساس لونی هزارچشان هزارکشان الاملیک تاک صحرائی اغلیطوس نخوشی نخوشکی تاک سپید اوزون گلی فاشار هزارفشان هزاطه افشان هذاافشان حلیلوطن آقااصمه بیاض فاشره بیان قباغی باشرا کتبنا کدوی دشتی سپید تاک هزاشاخ سپتاک شش بندان . توضیح یکی ازگونه های این گیاه مار دارو میباشد.

پیشنهاد کاربران

بپرس