هزارپای. [ هََ / هَِ ] ( اِ مرکب ) هزارپا. هزارپایه. صدپایه. ( یادداشت به خط مؤلف ) : سوار با سر اندر شدی بدو و از آن برون شدی همه تن چون هزارپای به سر.فرخی.