هزارمین


معنی انگلیسی:
the thousandth, umpteenth, umpteen

لغت نامه دهخدا

هزارمین. [ هََ / هَِ رُ ] ( ص نسبی ، اِ ) هزارم. تعدادی که پس از نهصدونودونهم و پیش از هزارویکم قرار گیرد. رجوع به هزارم شود.

فرهنگ فارسی

(صفت ) عددترتیبی برای هزار

پیشنهاد کاربران

بپرس