هزار چم

/hezArCam/

لغت نامه دهخدا

هزارچم. [ هََ چ َ ] ( اِخ ) نام قسمتی از راه چالوس. ( یادداشت به خط مؤلف ). نام یکی از کوههای کوهستان غربی کلارستاق است. ( از سفرنامه مازندران و استرآباد رابینو ص 146 از ترجمه فارسی ).

فرهنگ فارسی

نام گردنه ای است که تهران را به کجور متصل میسازد و در سر حد شمالی بلوک طالقان واقع شده است . از طرف مغرب البرز را از طالقان و از سمت شمال کلاردشت و تنکابن را از ناحیه مزبور جدا میکند .

پیشنهاد کاربران

یک واژه مازندرانی ( غرب مازندران ) به معنای هزار چشم

بپرس